تاسف از قاطی شدن جایگاه تهیهکننده و سرمایهگذار در سینما
09:01:03 1395/02/27
تهیهکننده «کوچه بینام» گفت: متاسفانه در ایران جایگاه سرمایهگذار و تهیهکننده قاطی شده و هیچ مرزی بین این دو بخش وجود ندارد در صورتی که تهیهکننده حرفهای قواعد بازار کار، فیلمنامه، بازیگر، دوربین، و ... را میشناسد.
به گزارش ایسنا، هفتاد و هشتمین نشست سکانس خانه فیلم فرهنگسرای فردوس شامگاه 25 اردیبهشتماه به منظور اکران، نقد و بررسی فیلم سینمایی «کوچه بینام» با حضور هاتف علیمردانی نویسنده و کارگردان، منصور لشکری قوچانی تهیهکننده و هیوا مسیح منتقد سینما برگزار شد.
منصور لشکری قوچانی در ابتدای این نشست با اعتقاد بر این که تهیهکنندهی یک اثر از صفر تا صد تهیه فیلم باید حضور داشته باشد، گفت: متاسفانه در ایران جایگاه سرمایهگذار و تهیهکننده قاطی شده و هیچ مرزی بین این دو بخش وجود ندارد در صورتی که تهیهکننده حرفهای قواعد بازار کار، فیلمنامه، بازیگر، دوربین، و ... را میشناسد.
وی در ادامه از علاقهمندی خود به فیلمهایی با موضوع معضلات اجتماعی مردم سخن گفت و اظهار داشت: معضلاتی همچون فقر، اختلاف طبقاتی، فرهنگی و ... در شکلگیری من نقش داشته است بنابراین دوست دارم که نسبت به جامعهام مسوولیتپذیر بوده و فیلمهایی که تهیه میکنم در این راستا باشد.
قوچانی ادامه داد: فیلم «کوچه بینام» زندگی یک خانواده مذهبی جنوب شهری را به تصویر میکشد، در این فیلم نگاهی به معضلات اقتصادی نداریم بلکه مشکلات فرهنگی خانواده مورد توجه بوده و در انتهای فیلم چگونگی مواجه شدن با این معضلات عنوان شده است.
این تهیهکننده خاطرنشان کرد: فیلم در جشنواره فجر از نظر معنوی حق کارگردان و در اکران نیز حق تهیهکننده است، در اکران عمومی تهیهکننده موظف است شرایطی را به وجود آورد که هم فیلم به نقطه اوج برسد و هم عوامل به اندازه امتیازهای مادی و معنوی که دارند به نتیجه برسند.
در ادامه این نشست هیوا مسیح منتقد سینما، گفت: فیلمهایی که به مشکلات زندگی خانوادهها میپردازد را نمیتوان گفت فیلم اجتماعی چرا که اینها فیلمهایی دربارهی زندگی انسانهای گروههای مختلف اجتماعی است.
وی افزود: مردم همچون پارهسنگ در طول تاریخ در حرکت هستند، حکومتها باعث میشوند مردم در تضادها بزرگ شوند و همهی آنچه ما را میسازد مجموع تضادهایی است که در طول تاریخ دچار آن شدیم، در واقع مجموعهای از این تضادها است که حتی شخصیت فردی ما را میسازند. چنانچه این فرضیه را کوچک کنیم میشود «کوچه بینام».
هیوا مسیح فیلم «کوچه بینام» برای اولین بار در ایران به مفهوم فلاکت پرداخته و این موضوع در تمام فیلم قابل مشاهده است؛ البته این نقطه ضعف فیلم نیست بلکه نقطه قوت این فیلم به شمار میرود و مهمترین نقطه این فیلم و تفاوتش با فیلمهای مشابه همین است و مهمتر این که مردم با خنده این فیلم را میبینند کاری که هر فیلمی نمیتواند آن را انجام دهد.
او افزود: در این فیلم لحظه لحظه فلاکت انسانی را شاهد هستیم که نتیجه جهل، تعصب و ناآگاهی است، آدمها ریشه ندارند و تنها در یک خانواده بزرگ شدند و نکته جالب اینکه این فضای کوچک هم دارای طبقات است.
این منتقد سینما خاطرنشان کرد: وقتی فیلمی روی پرده سینما به عنوان مهمترین رسانه قرن حاضر میرود در واقع فضایی به جامعه پرتاب و الگوی ذهنی ساخته میشود؛ اگر کارگردان و یا عوامل فیلم نتوانند آن موقعیت را به عنوان یک وضعیت خارج از زندگی آنها بسازند قطعا تاثیر منفی خواهد گذاشت.
وی با بیان اینکه «کوچه بینام» به دلیل کارگردانی و بازی خوب بازیگرانش، با یک هوشمندی خاصی از یک مرز باریک ابتذال رها شده است، تصریح کرد: به نظر میرسد در حال حاضر ضرورتی برای ساختن این گونه فیلمها وجود ندارد.
در ادامه این نشست قوچانی تهیهکننده «کوچه بینام» گفت: چطور میتوان شاهد معضلات اجتماعی و اختلافات فرهنگی میان خانوادهها بود و احساس مسوولیت نکرد. ضرورت ساخت این فیلم برای این است که مردم متوجه شوند که میتوان با گفتوگو و تعامل در خانواده مشکلات را حل کرد. ترجیح میدهم مُسکن نسازم مثل فیلمهای طنزی که مردم تنها چند ساعتی را به شادی تماشا کنند و تمام شود.
وی پیرامون خروجی فیلم و تاثیرگذاری اجتماعی آن گفت: در مورد پایان فیلم علاوه بر منتقدین و اصحاب رسانه به سراغ روانشناسان و جامعهشناسان بسیاری رفتیم تا فیلم را به گونهای به پایان برسانیم تا مردم همزادپنداری کنند و اثری مثبت در جامعه بر جای گذارد.
در بخشی دیگر از این نشست هیوا مسیح یادآور شد: چند سال پیش فیلمی در آمریکا به نام آگوست ساخته شد که به نظر من فیلمنامه «کوچه بینام» به طور هوشمندانهای از روی آن نوشته شده است اما این نقطه ضعف فیلم به شمار نمیآید.
وی افزود: اگر فیلمهای اجتماعی راهحل پیشنهاد نکند باخته است و این فیلم تنها وضعیت را روایت کرده و راهحلی ارائه نمیدهد. قصههای زیادی در این فیلم است که هیچ یک به نتیجه نمیرسد، فیلم در اوسط لو میرود در صورتی که کارگردان میتوانست با هوشمندی این راز را فاش نکرده و فیلم را نجات دهد.
مسیح با اشاره به این که دیالوگ «هیچ فکر و حرفی در دنیا ارزش جنگیدن ندارد» یک ایدئولوژی است که به سادگی نمیتوان از آن گذشت، گفت: این فیلم نگاه تقدیری دارد و بحث تقدیر از دیدگاه مذهب است نه دین.
کارگردان «کوچه بینام» با تاکید به استفاده از بازیگران خوب و با تجربه در این فیلم، تصریح کرد: فیلمهای من معمولا زیبایی بصری آنچنانی به لحاظ موقعیت جغرافیایی ندارند و لحظههایی که مینویسم نیاز به بازیگری دارد بنابراین بازیگران در فیلمهای من به چالش کشیده میشوند.
در بخشی دیگر از این نشست، هاتف علیمردانی کارگردان فیلم گفت: فیلمهایی که بر اساس عکسها و تصاویری که سالها در ذهن میمانند ساخته میشوند بسیار تاثیرگذارتر از فیلمهایی است که ایدهی آن در لحظه به ذهن میرسد.
وی افزود: همه کاراکترها از شخصیتهای واقعی برگرفته شدند و همه بازیگران را به اشخاصی که از زندگی آنها کاراکترها را نوشته بودم معرفی کردم و بازیگران طی چند ماه با این شخصیتها در ارتباط بودند.
کارگردان «کوچه بینام» ادامه داد: هر چند این فیلم دو سال گذشته و در زمان کم تجربگیهای من ساخته شده است ولی فارغ از نقاط قوت و ضعف کوچه بینام، همزادپنداری و صمیمیت خانواده آقا مهدی که در خانوادههای ایرانی وجود دارد به دل مردم نشسته است. سنتی که میتواند باقی بماند بدون اینکه به جنگ مدرنیته برود.
علیمردانی درباره اسم این فیلم گفت: اسم این فیلم در ابتدا «مشرف به کوچه بی نام» بود با تهیه کننده مشورت کردیم به دلیل طولانی بودن اسم «کوچه بی نام» که کوتاهتر بود را اسم فیلم انتخاب کردیم «کوچه بی نام» هر جای ایران می تواند باشد ما جغرافیایی برای اثر تعریف نکردیم که هر کسی خودش را در این فیلم ببیند.
وی چگونگی رابطه والدین با فرزندان را یکی از دغدغههای همیشگی خود دانست و گفت: خانوادهها بسیار از چگونگی رفتار با فرزندان خود رنج میبرند نسل جدیدی که با تهدید و ترس عقب نمیکشند، کنجکاو بوده و برای چیزهایی که میخواهند به دست آورند میجنگند؛ این نسل از یک سو ترسناک هستند چون بسیار یاغی و بیآرمان بوده و با توجه به قدرت ارتباطی که با جهان پیدا کردند نمیتوان به سادگی متقاعدشان کرد.
نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «کوچه بینام» با پرسش و پاسخ میان مخاطبان و عوامل فیلم به کار خود پایان داد.
انتهای پیام
تله سینما
ایسنا