خبرگزاری مهر- گروه فرهنگی: گفتگو با محسن مومنی شریف درباره عملکرد مدیریتی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در آستانه ششمین سال حضور او در راس مدیریت این نهاد بزرگ فرهنگی کار سادهای نیست. مومنی به طور معمول کمتر پای مصاحبههای تفصیلی مینشیند.
با این همه در واپسین روز کاری سال ۹۴ وی در گفتگویی مشروح با خبرگزاری مهر درباره بسیاری از فراز و فرودهای فعالیت حوزه هنری در طول سالهای حضورش در مدیریت آن پاسخ گفت؛ پاسخهایی که برخی از آنها و شنیدنش از زبان وی برای ما و البته مخاطب این اظهار نظرها تازگی خواهد داشت. متن این گفتگو را در ادامه از نگاه شما میگذرانیم:
* جناب مومنی در طول سالهای اخیر در خلال سخنرانیهای شما با کلید واژه «دوران تازه حوزه هنری» زیاد مواجه میشویم و مدیران شما نیز در این زمینه کم و بیش اظهار نظر کردهاند. البته این تازگی در میان مدیران حوزه و مدیران فرهنگی خارج از حوزه ممکن است تعابیر متفاوتی داشته باشد تا جایی که در بسیاری از تصمیمات کلان فرهنگی همه منتظر هستند تا نظر حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی را بدانند. به همین خاطر به نظرم بد نیست درباره خط مشی و نظام فکری حوزه هنری این دوران تازه بفرمایید.
به باور من بعد از جنگ به ویژه از اوایل دهه هفتاد حوزه هنری از نقش اصلی خود در حوزه ادب و هنر انقلاب اسلامیعقب ماند. حوزه زمانی یکه تاز جریانهای فرهنگی انقلابی در کشور بود اما به دلایلی که عمده آن متاثر از فضای عمومیکشور بود، حوزه هنری هر چند گسترش یافت و فعالیت هایش زیاد شد اما از مأموریت خود فاصله گرفت و به گمان بنده مدتها از اصل خودمان دور شدیم. زمانی که من مسئولیت گرفتم به این باور رسیدم که اگر حوزه قرار است کارا باشد باید مطابق با نیازها و خواستهها انقلاب اسلامیدر دهه چهارم برنامه ریزی کند و به فعالیت بپردازد. لذا کوشیده ایم سازمانمان را دوباره باز طراحی کنیم تا به حوزههنری متناسب با دهه چهارم انقلاب که به اعتقاد ما این دهه، دهه انقلاب اسلامیاست، برسیم.
* فکر میکنید به این هدف رسیدهاید؟
اگر اینطور که شما میفرمایید باشد، یعنی در بخشهای بسیاری همه منتظر هستند تا نظر حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی را درباره یک موضوع بدانند، معنایش این است که ما به هدف خودمان تا حدودی رسیدهایم و از آن انفعال بیرون آمده ایم.
* خود شما چه فکر میکنید. به باور خودتان چنین مسالهای محقق شده است؟
در بعضی موارد واقعا حوزه هنری جریان ساز است. مثلا ما در بخش کتاب و ادبیات از زیر صفر به وضعیت فعلی رسیدهایم. دیگر کسی نمیتواند منکر نقش حوزه در جایگاه امروزه ادبیات ایران شود به ویژه ادبیاتی که رهبر معظم انقلاب از آن به عنوان ادبیات بومییاد کرده و میفرمایند حوزه هنری کشور را از ادبیات وارداتی بینیاز کرد.
اگر حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی نبود، ادبیات جنگ ما تحت تأثیر ادبیات کشورهای شکست خورده جنگهای جهانی شکل میگرفت. ولی ما امروز از این جهت در جایگاه قابل افتخاری قرار داریم. البته ممکن است در بعضی بخش ها هم خیلی موثر نبودهایم و البته در مواردی آن حوزهها در اولویت اول ما نبوده است.
* ممکن است بفرمایید چه بخشهای هنری در اولویت شما نیست؟
نه. ولی میتوانم بگویم چه بخشهای در اولویت ما هست. به هر حال ممکن است این نوع اظهار نظر همکارانم را برنجاند. واقعیت این است امکانات حوزه هنری به اندازه انگیزهها و تواناییهای همکارانش نیست.
* با این همه به نظر می رسد پررنگترین نگاه و توجه در حوزه هنری به بخش کتاب و ادبیات میشود
به باور من اگر ادبیات راه بیفتد و حرکت کند سایر هنرها هم حرکت میکنند. این را به خاطر علاقهام به ادبیات نمیگویم بلکه یک کشف است. تمامیکشورهایی که در بخشهای مختلف هنر به موفقیتی نائل شدهاند حتما ادبیات قوی داشتهاند. ادبیات ما هم میتواند این نقش را داشته باشد.
* حوزه هنری سازمان تبلیغات در سالهای اخیر موفقیت بسیار چشمگیری در ثبت و انتشار خاطرات و تاریخ شفاهی انقلاب اسلامیو دفاع مقدس داشته است اما به نظر میرسد در سالهای اخیر در زمینه ادبیات داستانی مدتی است که چهره درخشانی از حوزه هنری برنخواسته است. علت چیست؟
فرمایش شما درست است. منتهی این را در نظر بگیرید که در دهه شصت یا هفتاد اگر نویسندهای یا کتابی میدرخشید به خاطر این بود که هیچ چیزی جز او و کارش وجود نداشت اما امروز ما جوانانی را در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی داریم که شاید به چشم نیاییند اما اگر بالاتر از نویسندگان شناخته شده و به قول شما معروف و چهره نباشند، پایینتر از آنها نیستند. با این همه من قبول دارم که در زمینه رمان و ادبیات داستانی حوزه هنری هنوز آن حرفی را که باید بزند هنوز نزده است.
* از ادبیات که به سینما برسیم با پدیده تازهای مواجه میشویم؛ یعنی اگر نگاهها به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در زمینه ادبیات را بیشتر ایجابی بدانیم در حوزه سینما این نگاهها بیشتر سلبی میشود یعنی بخش وسیعی از بدنه سینما در انتظار تصمیم و واکنش حوزه هنری در تصمیم سازی هستند. این اتفاق ناشی از چیست؟
در سینما ما هم نگاه سلبی داریم و هم ایجابی. در حوزه ایجابی مخاطبان سینما از حوزه هنری در سالهای اخیر آثاری دیدهاند که سینمای ما را ارتقاء داده است و هر سال نیز منتظر اثری در همان کلاس هستند. مثلا کارهایی در قواره فیلم «یه حبه قند» آقای میرکریمیکه در سینمای ایران واقعیت انکار ناپدیری است یا اثری مثل میهمان داریم و حوض نقاشی. ساخت این آثار به نوعی بر خلاف جریان سینمای ایران شنا کردن بود.
زمانی ما شروع به تولید کردیم که وجه قالب تولیدات در سینما پرداخت اغراق آمیز به پلشتی ها و زشتی های جامعه ایرانی بود در حالی که ما ضمن توجه به واقعیت های اجتماعی کوشیدیم به وجوه مثبت و توانایی های فرهنگ خودمان هم در مواجهه با آسیب های اجتماعی توجه داشته باشیم. کوشیدیم الگو و راه حل نشان بدهیم. ما هم فیلمهای تلخی مانند «تاج محل» و «میهمان داریم» داشتهایم اما تلخی آنها پیش از آن که دشمنان را شاد کند و به طمع بیندازد، موجب هوشیاری خودمان میشود و به اصطلاح نقد درون گفتمانی است.
از سوی دیگر در ساخت آثار سینمایی حوزه تلاش کرده از تهران و فضای آپارتماننشینی خارج شود و فضای تازهای را به تصویر بکشد. توجه به کار اولیهای سینما نیز در همین راستا مورد توجه ما قرار گرفت.
اما از آن چه که شما به عنوان اقدامات سلبی نام میبرید بر میگردد به نقش حوزه در مدیریت سینماهایش. ما آن را سلبی نمیدانیم بلکه برای مدیریت فرهنگ عمومیبسیار سازنده و مؤثر میدانیم. ما امکانی داریم که تا پیش از این از آن استفاده نمیشد. زمانی حوزه هنری با یکصد سالن سینما هیچ نقشی در اکران نداشت. سخن ما غیر منطقی نیست ما میخواهیم در نمایش فیلم هایی که در سینماهایمان به نمایش میگذاریم حق انتتخاب داشته باشیم. مگر همه کتابفروشی های کشور همه کتاب های منتشر شده را میفروشند؟ مگر سینماهای بخش خصوصی هر فیلمیرا نمایش میدهند؟ این چه منطقی است که ما به عنوان یک نهاد انقلابی باید فیلم هایی را نمایش بدهیم که صد و هشتاد درجه با مأموریت ما تضاد دارد؟
به هر حال شرایط به گونه ای رفت که تصمیم گرفتیم از حق خودمان استفاده کنیم. به طور طبیعی برای کسانی که عادت نداشتند چنین صحنههایی را ببینند این مساله بسیار تلخ بود و مدیریت وقت سینمای کشور هم از آن بحران ساخت. ولی ما روی حقمان ایستادگی کردیم و هنوز هم بر همان هستیم.
* با مدیریت امروز سینما چنین مشکلی را ندارید؟
خوشبختانه مدیریت امروز سینمای ایران چنان درایتی دارد که نگذارند کار به آنجا بکشد. انتقاد ما به برادران عزیز مدیریت آن دوره این بود که شما به هر دلیلی وظیفه تان را درست انجام نمیدهید و ما را با صاحبان فیلم مواجه میکنید. با این همه به باور من تصمیم حوزه درباره اکران به سلامت سینمای کشور بسیار کمک کرد. اگر با آن سرعتی که تولیدات سینمای ما به سمت ابتذال میرفت، میرفت امروز حتماً سینمای ما همین اعتبار را هم نداشت.
* و تأکید دارید نگاهتان در انتخاب آثار برای اکران در سینماهای حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی اصلا سیاسی نیست.
به هیچ وجه. ما تنها و تنها دیدگاه فرهنگی داریم. در مواجه با جریانات سیاسی نگاه حوزه همیشه شفاف و مشخص بوده است. در حوزه هنری به عنوان یک کانون پویا با انسان های صاحب اندیشه و ذوق ممکن است گرایشات مختلف سیاسی وجود داشته باشد اما خروجی حوزه همیشه توجه به مصالح انقلاب اسلامیو بی اعتنایی به مطالبات جناح ها بوده است.
در آن ماجرا هم بیهوده به سیاسی کاری متهم شدیم. بالاخره کسانی که امروز حوزه را اداره میکنند عده ای هنرمند هستند که حداقل از بیست و پنج سال پیش عقاید و دیدگاه هایشان در آثارشان منتشر شده و آن قدر قابل دسترسی و شفاف است که نمیتوان به راحتی آنان را متهم به یک جریان خاصی کرد. به نظرم دوستان در این باره اشتباه کردند. وگرنه حوزه هنری همین الان هم مانند سابق وظایفش را انجام میدهد ولی هیچ سر و صدایی هم بلند نمیشود.
* حس نمیکنید با اقدامات و تلاش دولت برای تجهیز سینماها و یا ورودش به سالن سازی و حتی دیجیتالی کردن سالهای سینما در آینده شاهد خلع سلاح حوزه در این میدان باشیم؟
من معتقد به قدرت نمایی نیستم. ما امکانات خودمان را در اختیار کارهایی میگذاریم که قبول داریم و فکر میکنیم به فرهنگ ایران اسلامیآسیب نمیرساند. شما در حوزه کتاب میدانید که سالانه هزاران کتاب منتشر میشود و هیچ کتابفروشی همه آنها را در ویترینش ندارد؛ او دست به انتخاب میزند، پس طبیعی است که ما هم انتخاب کنیم.
حرف حوزه هنری این است که مانند سینماهای خصوصی حق دارد که برای اکران در سینماهایش دست به انتخاب بزند. ما به عنوان یکی از تولیدکنندگان مهم سینمای کشور از افزایش سینماها خوشحالیم و امیدواریم به تعداد شهرهای کشور سالن سینما داشته باشیم تا فیلمهایمان را همه مردم عزیزمان ببینند اما واقعیت این است این امید به این زودی ها محقق شدنی نیست. با توجه به اوضاع اقتصادی کشور و سینما، کسانی که میخواهند سالن بسازند باید انگیزههایی قوی تر از اقتصاد و حتی عشق به سینما داشته باشند. در عین این حال ما هم مدام بر سالن هایمان میافزایم در همین فروردین امسال سینمای جدیدی در اصفهان افتتاح خواهد شد و امیدواریم تا پایان سال حداقل دو پردیس از سه پردیس در حال ساخت حوزه هنری افتتاح شود.
* پس روال حوزه برای انتخاب آثار در اکران قرار نیست تغییر کند و کماکان احتمال دارد بشنویم که برخی آثار را تحریم کرده اید؟
اینکه میگویند حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی اثری را تحریم کرد، دروغ است. شاید هم معنی تحریم را نمیدانند. تحریم سلاح آدمهای ناتوان است ما وقتی توانایی داریم چه نیازی به تحریم داریم؟ ما فهر ست نمیدهیم که کدام آثار را نمایش نمیدهیم. البته یک بار این اتفاق این گونه افتاد که عرض میکنم. ما در همان سالی که قصهاش گذشت، برخی آثار را برای نمایش انتخاب نکردیم به کسی هم اسامیآنها را ندادیم تا این که در یکی از جلسات مسئولان فرهنگی کشور وقتی این موضوع مطرح شد برای حل ماجرا تصمیمیگرفته شد کمیسیونی تشکیل شود با محوریت وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامیفیلم های مورد انتقاد حوزه هنری بررسی شود و برای اصلاح آنها تصمیمگیری شود.
در آنجا ما اشاره کردیم که برخی آثار سینمایی که در جلسه مطرح شده زن نجیب ایرانی را هدف گرفتهاند و قبل از آن هم در برخی از کتابها این مساله رخ داده بود. ما گفتیم اینکه در یک سال ۱۶ اثر سینمایی با این محور ساخته شود و یا موضوع خیانت زن ایرانی در خانواده سنتی و متوسط ایرانی را نشانه بگیرد به صلاح جریان فرهنگی ایران و انقلاب نیست.
برخی دیگر از آثار هم که مسائل حاد سیاسی را به صورت جهت دار نشان میدادند. حوزه نمیتوانست چشمش را ببندد و بگوید که نمیبیند و نمیفهمد. پس تحلیل خود را ارائه داد و گفت که اگر این وضع ادامه بیابد بخش زیادی از مخاطب سینمای ایران هم از بین میرود. این مساله را از حیث سینمادار بودن خودمان هم گفتیم. در آن زمان فراوان آثاری را میدیدیم که در سالنها به نمایش در میآید اما سالنها جمعیتی به خود نمیبیند و یا کسانی بعد از دیدن فیلم با فحش سالن را ترک میکند. یا مثلا افراد زیادی بودند که میگفتند با خانواده به سینما رفتهاند اما و از دیدن فیلم روی پرده با پشیمانی و شرمندگی از سینما خارج شدهاند.
ما سعی کردیم از مخاطب سینما صیانت کنیم. قرار شد جمعی با حضور وزیر وقت ارشاد آثار را دیده و برایش تصمیم گرفته شود و اعلام کردیم هم هر تصمیمیاین جمع بگیرد ما هستیم و برای اجرایش کمک میکنیم اما متاسفانه به جای این کار آن فهرست رسانهای شد و این عملی غیر اخلاقی بود و منجر به سواستفادههای فراوانی شد.
* اما این چند ماهه نیز دوباره صحبت از فهرستهای تازه میشود.
ما زمانی برای اکران یک فیلم تصمیم میگیریم که ارشاد نظر خودش را درباره آن اعلام کرده باشد. ارشاد و دوستان آنجا اگر مجوز دادند کمتر پیش میآید که ما بربخوریم به اینکه نظرمان برای اکران با نظر ارشاد همسو نیست. انصافاً آنها وظایفشان را خوب انجام میدهند و حساسیت خوبی دارند که امیدوارم ادامه پیدا کند.
ادامه دارد...