صحبت های شهاب حسینی ، پوران درخشنده در برنامه هفت1/شهریور/92
22:18:27 1392/06/02
برنامه سینمایی «هفت»، اختصاص به معرفی فیلم سینمایی «هیس! دخترها فریاد نمی زنند» داشت و میزگرد این برنامه نیز با حضور مهدی فخیم زاده و علیرضا رئیسیان برگزار شد.
«هفت» این هفته با پرداخت به نشست هنرمندان با وزیر ارشاد شروع شد. محمود گبرلو مجری و سردبیر برنامه، با قرائت بخشهای مهم سخنان و وعدههای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: هفت امیدوار است وزیر به سخنان درستش پایبند باشد. چون به گفته خودش در دهه چهارم انقلاب دیگر جایی برای آزمون و خطا وجود ندارد. امیدواریم او برای انتخاب مدیران، شایستگی را اصل اساسی قرار دهد.
این هفته؛ پوران درخشنده کارگردان فیلم «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» به عنوان مهمان ویژه در برنامه حضور داشت و در بخش «پرده آخر»؛ علیرضا رئیسیان و مهدی فخیمزاده در ادامه بحث هفته قبل درباره سینما و چشمانداز آینده به گفتوگو پرداختند. «محمدصادق آذین»، مدیر تولید نیز به عنوان مهمان بخش «قاب ماندگار» به عنوان پیشکسوت در برنامه حضور داشت و درباره مشکلات مدیر تولید شدن صحبت کرد.
قبل از حضور درخشنده در استودیو آیتمی از برنامه نشست وزیر با هنرمندان پخش شد که به تمام حواشی این برنامه میپرداخت. از حضور شمقدری بدون در نظر گرفتن جایگاه برای او و سپس ترک محل نشست تا سخنرانی نکردن نماینده سینماگران به دلیل تغییر در کنداکتور برنامه. در همین رابطه، گبرلو درباره این گزارش و اتفاقات نشست گفت: «نباید اختلافات در سینما به حدی جدی شود که سینماگران نتوانند پشت تریبون بیایند و حرفشان را بزنند. این به نظر بیتدبیری مسئولان برگزاری نشست است و جای گله دارد.
همچنین آقای شمقدری به عنوان رئیس سازمان سینمایی کشور باید در جلسه حضور میداشت. به هر حال ادب حکم میکرد که رعایت احترام او را میداشتند ولی این اتفاق نیفتاد.» سپس به خانوادههای دو مستندساز به شهادت رسیده در سوریه «اسماعیل حیدری» و «هادی باغبان» تسلیت گفت.
بعد از این بخش، آیتمی با نام «از هفت تا هفت» پخش شد که به حواشی و اتفاقات رخ داده در هفته گذشته میپرداخت. هفت در این گزارش به سراغ «جهانگیر کوثری» رفت که تهیه کنندگی «اشباح» را به عهده گرفته است. در ادامه به مراسم بزرگداشت «خسرو سینایی» رفته بود و با او نیز گفتوگو کرده بود. همچنین در هفته گذشته مراسم بزرگداشت «مسعود کیمیایی» برگزار شده بود که «عباس کیارستمی» هم در آن حضور داشت. سپس به فیلم جدید «سعید آقاخانی» به نام «هیولا» پرداخته بود و با تهیهکننده اثر به گفتوگو نشسته بود.
درخشنده: سوژه «هیس!...» یک احساس ضرورت و تکلیف بود
بعد از پخش این گزارش، درخشنده به استودیو آمد و به سوالات مجری برنامه، گبرلو، درباره «هیس!..» پاسخ گفت. به گفته گبرلو قرار بود بازیگران این فیلم نیز در برنامه حضور داشته باشند که هر کدام به دلیل مشغله زیاد و اینکه سر فیلمبرداری و تمرین کارهای خودشان بودند، نتوانستند. اما بابک حمیدیان که در مشهد مشغول بازی بود روی خط آمد و چند دقیقهای را در برنامه حاضر شد. در ابتدای بحث درخشنده در پاسخ به پرسش گبرلو مبنی بر رضایتش از فیلم و فروش آن گفت: فروش خیلی خوب بوده. حمایت مردم از فیلم زیاد است و این برای من خوشحال کنندهاست. در زمان جشنواره هم خیلی استرس داشتم که ببینم مردم با این سوژه چطور برخورد می کنند و در تمام آن روزهایی که در جشنواره، فیلم در سینماهای مختلف اکران میشد در همه آنها حضور داشتم تا واکنش مردم را ببینم.
سپس در پس سوال گبرلو درباره میزان تبلیغات، بحث درباره عدم همکاری شهرداری با این فیلم و بالا بودن هزینههای تبلیغات شروع شد و درخشند از عزتالله ضرغامی به خاطر پخش چند تیزر رایگان تشکر کرد.
درخشنده از عدم همکاری شهرداری گله کرد و گفت: «چرا جایی مثل شهرداری باید از یک فیلم خیلی حمایت کند و از فیلم دیگر هیچ حمایتی نکند؟ همه این فیلمها مگر برای مردم نیست؟ پس فیلم با فیلم فرقی نمی کند. همیشه سوالم این بوده که چرا باید فضاهایی که برای تبلیغات محیطی فیلمها وجود دارد اینقدر گران در اختیار فیلمساز قرار بگیرد؟ فیلمسازی که هزینه بالایی برای ساخت فیلمش در نظر میگیرد چطور میتواند هزینههای تبلیغ را نیز متحمل شود؟ اصلا مگر فیلم چقدر میفروشد که اینهمه هزینه هم بکند؟!»
سپس گبرلو با اشاره به اینکه اکثر کارگردانهایی که به هفت میآیند از مسئله تبلیغات گله دارند این پرسش را مطرح کرد که چه کسی باید سروسامانی به بحث تبلیغات بدهد؟ که درخشنده در پاسخ گفت: «باید بحث تبلیغات مدیریت شود. مثلا شهرداری باید مکانهایی را برای تبلیغات فیلمها اختصاص دهند که فیلمسازان بدون پرداخت هزینه فیلمشان را تبلیغ کنند. به نظر من برای اینطور کارهای فرهنگی نباید هزینههای سنگین در نظر گرفته شود.
گبرلو از درخشنده درباره چگونگی انتخاب سوژه «هیس!...» با توجه به تمام حساسیتهایش پرسید که او پاسخ داد: سوژه هیس خیلی حساس است و تقریبا روی لبه تیغ قرار دارد! من معمولا دنبال سوژه نمیگردم. این سوژه است که من را پیدا میکند و من سپس به دنبال تحقیق درباره آن میروم. سوژه هیس یک احساس ضرورت و تکلیف بود. من خودم را مکلف دانستم که به سراغ چنین سوژهای بروم. سالها در تلویزیون کار کردهام و مستندهای اجتماعی ساختهام و هربار به سراغ سوژههای حساس رفتم. وقتی وارد سینما شدم نه به خاطر پول و شهرت که به خاطر دغدغهام درباره اجتماع بود. من روزانه با بسیاری انسان سروکار دارم که حرفهاو مشکلاتشان را میشنوم و نمیتوانم متاثر نشوم. محور کار من همیشه خانواده بوده. از اولین کارم تا امروز همیشه خانواده را مدنظر داشتهام.
گبرلو نیز در تایید حرف درخشنده، هیس را در واقع فیلمی برای خانوادهها و هشدار به آنها درباره بچههایشان معرفی کرد. درخشنده ادامه داد: این هشدار اول به خانوادههاست و سپس به آموزش و پرورش. چون مدرسه، خانه دوم بچههاست. مسئولان مدرسه باید بدانند فقط مسئول آموزش بچهها نیستند بلکه باید آنها را پرورش هم بدهند. برای همین مثلا سکانسی در فیلم داریم که کودک از معلمش میپرسد میشه یه سوال بپرسم؟ و معلم میگوید اگر درباره درس است بپرس اگر نیست برو. کودک میگوید درباره خودمه و معلم به او می گوید وقت ندارم! اینجا وظیفه معلم است که به حرف کودک گوش کند. حالا هرچه که میخواهد باشد.
سپس گبرلو سوالی درباره نحوه انتخاب بازیگرها مطرح کرد که در همین حین، بابک حمیدیان روی خط تلفن آمد. درخشنده درباره نقش حمیدیان گفت: سختترین کار ممکن، انتخاب بازیگر نقش مرد داستان بود. کسانی را دعوت کردیم که خیلی روی نقششان حساسیت داشتند و نپذیرفتند. اما وقتی با حمیدیان صحبت کردم قاطعانه میخواستم که او این نقش را بازی کند. به نظرم او هنرمند خلاقی است و خیلی انرژی به کار وارد کرد. خوشحالم از عهده این نقش بسیار مشکل برآمد.
حمیدیان نیز گفت: مردم ثابت کردند اگر با چنین سوژههای اجتماعیای روبرو شوند از آن با مهر پذیرایی میکنند.» سپس درباره پذیرش این نقش نیز گفت: «مگر میشود چنین نقشی به کسی پیشنهاد شود و او آن را نپذیرد و با چنگ و دندان آن را بازی نکند؟! در دوران جشنواره خانم درخشنده بارها با من تماس گرفتند و تلفن را دست مردم میدادند و مردم به من ابراز لطف میکردند.
سپس درخشنده درباره انتخاب طناز طباطبایی توضیح داد و گفت: «اصلا قصد نداشتم برای نقش اول زنم از بازیگر استفاده کنم. می خواستم نابازیگر بیاورم تا هیچ ذهنیتی از او برای مخاطب وجود نداشته باشد.میخواستم معصومیت دختر داستان را به مخاطب به خوبی نشان دهم. در این میان من از 700 متقاضی تست گرفتم که در نهایت مجبور شدم به خاطر سخت بودن نقش به سراغ یک بازیگر بروم و از میان بازیگران زن به دلیل نوع نگاه معصومانه طناز او را برای این نقش انتخاب کردم.»
گبرلو سپس به واکنش منتقدان و داوران در جشنواره نسبت به فیلم اشاره کرد و گفت: «اما دو گروه عکسالعمل خوبی به فیلم نداشتند. یکی منتقدان و دیگری داوران جشنواره.» درخشنده نیز توضیح داد: «مگر ما چقدر منتقد خوب داریم؟ بعضی منتقدان آنقدر کارشان را خوب بلدند که وقتی میآیند نقد میکنند، فرد نقاط ضعف و قوت کارش را متوجه میشود. ولی واقعیت این است که بعضی منتقدنماها شاید اصلا فیلمی را ببینند ولی نقدش را بنویسند! من علاقه زیادی به منتقدان دارم. مخصوصا آنهایی که دارند به وظیفهشان یعنی آگاه سازی مخاطب عمل میکنند. وقتی اینها فیلم من را نقد کنند من میتوانم راهم را به خوبی پیدا کنم.
او سپس درباره نظر داوران نیز گفت: داورها به هرحال نظر خودشان را داشتند. تنها چیزی که میتوانستم بگویم این است که چطور میشود مردم چیزی را ببینند که مردم نبینند و داوران چیزی را ببینند که مردم نبینند؟! وقتی یک معضل اجتماعی در جامعه شکل گرفته و تسری پیدا میکند و تابوی سکوت درباره آن وجود دارد، چطور میشود به آن بیتفاوت باشیم؟ وظیفه سینماگر این است که به محیط اطرافش توجه کند. البته من همیشه می گویم داوری سلیقهای است و با تمام وجودم به آنها احترام میگذارم و از مردم به خاطر استقبالشان تشکر میکنم.
شهاب حسینی: نمیفهمم سوپراستار یعنی چه؟/کار ما دغدغه اجتماع داشتن است
در بخش «خارج از قاب» نیز گفتوگوی هفت با شهاب حسینی پخش شد که حسینی در این مصاحبه گفته بود: من کار خودم را یک کار خدماتی به حساب می آورم. خدمات در زمینه فرهنگی هنری! مثلا اگر من به عنوان یک شهروند از خدمات شهری توقع استانداردی در کارش را دارم، او هم از من انتظار دارد در کار خدمات فرهنگیام یک استانداردی را رعایت کنم. سینمای ما یک هویت مشخص دارد. محوریت سینمای ما را بازیگر تشکیل میدهد. سینمای ما در واقع سینمایی است که بهنوعی معناگرا و اخلاقگراست و به معنای واقعی انسانی است. ستارهسازی در جامعه جا نیفتاده است. من در اینجا وقتی به کسی بگویند سوپر استار، تعجب می کنم. اصلا این لغت یعنی چه؟! ما همینکه الگوهایمان را درست انتخاب کنیم و نسبت به پیرامونمان شناخت پیدا کنیم و دغدغه اجتماع را بسازیم، کافی است. کار ما همین است.
در بخش پرده آخر که اختصاص دارد به میزگرد با دو تن از سینماگران، علیرضا رئیسیان و مهدی فخیمزاده به برنامه آمده بودند. طبق گفتههای گبرلو، بحث سینما و چشمانداز از هفته گذشته آغاز شده است و طبق تغییر و تحولات سینمایی و فرهنگی رخ داده، جشمانداز سینما دستخوش تغییر میشود. فخیمزاده که شروع کننده بحث بود گفت: به نظر من اگر بخواهیم چشم انداز سینمای ایران را ببینیم چارهای نداریم جز اینکه که به وضع فعلی و قبلی آن نگاه کنیم. شاید حتی به قبلترش در سینمای قبل از انقلاب. قبل از انقلاب سینمای ایران در سال 51 از نظر کمی بیشترین تولید را داشت.
سال 56 که انقلاب شد، این تعداد خیلی کاهش پیدا کرد و اگر در سال 51، 90 فیلم در سال بوده در سال 56 به 11 فیلم کاهش پیدا کرد. وقتی انقلاب شد، سینما یک سری کارگردان و تهیهکننده را از دست داد. ما که تازه فیلمساز شده بودیم با خودمان فکر میکردیم چه چیزی باعث این اتفاق شد. ما به این نتیجه رسیدیم که عامل اصلی این کاهش، فیلمهای خارجی بوده. همین باعث میشد تولید سینمای ایران به حداقل برسد. وقتی ما این نکته را مطرح کردیم که جلوی اکران فیلم خارجی را بگیریم خیلیها مخالفت کردند به این دلیل که میگفتند ما تولیدی نداریم چرا جلوی اکران آنها را بگیریم و باید فیلمسازی خودمان را درست کنیم. خیلی طول کشید که این حرف جا افتاد و در سال 62-63 این اتفاق درست شد و فیلمسازی از بخش خصوصی خارج شد و در انحصار دولت و فارابی قرار گرفت و سینما شروع به حرکت کرد. در شرایط فعلی هم چنین تحلیلی ضامن حرکت سینماست. به نظر من عامل اصلیای که الان مانع است، سینمای دولتی است. یعنی همه منتظر این هستند که کسی بودجه ای را تامین کنند تا دیگران فیلم بسازند. خب کسی که بودجه تامین می کند پس انتظارات و خواستههایی دارد که ربطی به خواسته مخاطب ندارد. این خواسته ها خود به خود کیفیت را کم می کند.
اما گبرلو گفت: مشکل اینجاست که نمی توان گفت سینمای دولتی فیل نفسه مشکل دارد، چون به هر حال دولت گاهی سفارش میدهد برای تولید فیلم. وقتی فیلم بد ساخته میشود و تماشاگر نمیبیند مشکل وجود دارد.
رئیسیان نیز در اینباره گفت: بعد از انقلاب وضعیت طوری شد که دولت هم سفارش دهنده میشود هم تولید کننده و هم پخش کننده. در پی همین، مبنایی گذاشته میشود ک دولت اعمال سلیقه میکند. چون از یک طرف هجوم نیروهای تندروی رادیکال است که معتقدند سینمای ایران دارای سابقه خوشایندی نیست و نباید ادامه پیدا کند و با سنت عرفی و دینی سازگار نیست و از طرف دیگر تجمیع قدرت در هر انسانی این پدیده را به وجود میآورد که مدام قدرت بیشتری بخواهد. حتی قوانینی که وضع میشود برای حمایت از سینمای ایران به این دلیل است که نهادی احساس می کند بیش از هنرمند مسئولیت دارد. ما هنوز نتوانستیم این را حل کنیم که دولت فقط در چرخه بین فعالیت هنری یک هنرمند و مخاطب فقط باید نقش ناظر را داشته باشد تا تخلف از قانون صورت نگیرد.
آذین : مباهات میکنیم به این سینما
در آخرین بخش از برنامه این هفته، «صادق آذین» مهمان ویژه «قاب ماندگار» بود. از آخرین کارهای او میتوان به «قبرستان غیر انتفاقی» و سریال «دودکش» اشاره کرد. او همچنین مدیر تولید «درباره الی« نیز بوده. گبرلو این بخش را با این پرسش از آذین شروع کرد که: «چه احساسی دارید در طول این همه سال در این فضا به فعالیت مشغول بودید.» آذین در پاسخ به این سوال گفت: من آنقدر از کارهایی که تا حالا انجام دادهام لذت بردهام که هر کدامشان برای من یک خاطره است. هر کداشمان یک عشق و صفا و صمیمیت. شغل ما طوری است که در کار با عوامل زیادی سر و کار دارید و کسانی هستند که جلوی دوربین دیده نمیشوند و عشقها و صفایشان دیده نمیشود. من مخصوصا خیلی عاطفی هستم و تک تک این افراد را آنقدر دوست دارم گاهی اوقات اگر کاری را قبول میکنم به این دلیل است که برای همان بچهها یک منبع درآمدی جور شود.
آذین همچنین در پاسخ به این پرسش گبرلو که مدیر تولید در مجموعه سینما چه جایگاهی دارد؟ گفت: هماهنگ کردن همه عوامل با هم! یک فیلم خوب نیاز به آدمها خوب دارد. مدیر تولید باید آدمهای خوبی انتخاب کند و بینشان هماهنگی ایجاد کند، مدیر تولید باید برای عوامل امنیت شغلی ایجاد کند و بتواند به موقع از نظر مالی تامینشان کند و بیشتر از همه، جمع کردن و تشویق این عوامل برای رسیدن موفقیت. ولی معمولا در طی کار وظیفه من به عنوان مدیر تولید بازی کردن نقش پدر برای همه عوامل است.
گبرلو سپس نظر آذین را درباره وضعیت سینمای ایران در سه دهه اخیر پرسید که او گفت: بعد از انقلاب سینما تثبیت شد. خیلیها تلاش کردند تا سینمای ما به اینجا برسد. خیلی افراد در این سینما تربیت شدند و مباهات میکنم به این سینما. امروز سینمای ایران نسبت به دهه هفتاد غبطه میخورم. فیلمهایی که در آن دوران ساخته میشد عشق و محبت در بینشان بیشتر بود. قبل از انقلاب بیش از چهارصد فیلم آمریکایی در ایران اکران میشد. بعد از انقلاب 60-70 فیلم تولید با حمایت دولت تولید شد. اوایل دولت به همه کمک میکرد و حمایتها برای همه یکسان بود. الان باید خیلی جلوتر از آن دهه میبودیم نه اینکه الان کاسه چه کنم دست بگیریم. هیچکس به فکر تماشاچی و احترام به مخاطب نیست. در گذشته برنامه مدون شده برای ساخت فیلم بود. یعنی اینکه مثلا چند فیلم کودک ساخته شد چند فیلم کمدی و از این دست. مردم هم که به سینما میرفتند، راضی بودند. الان این سیستم به هم ریخته.» آذین در ادامه صحبت گبرلو که گفت به نظر میرسد تهیهکنندهها آشناهایشان را به عنوان مدیر تولید انتخاب میکنند گفت: «بله. چون مدیر تولید امین تهیه کننده است. یکی از وظایف سنگین مدیران تولید این است که امین باشند
تسنیم