آخرین اخبار

گزارش پشت صحنه بچه های نسبتا بد

11:47:32 1392/08/08


محله دربند، کوچه اقاقیا همان لوکیشنی است که «بچه‌های نسبتا بد» سیروس مقدم مدتی است در آنجا مشغول کار هستند. خانه طلا همان خانه‌ای است که به نظر می‌رسد قرار است اتفاقات اکشنی در آن بیفتد. آخرین روزهای ماه رمضان است که به اینجا آمده‌ایم تا گزارشی از سریال جدید مقدم تهیه کنیم. سریالی که به نظر می‌رسد قرار است اتفاقات کمی تلخی را هم رقم بزند.

 

«بچه‌های نسبتا بد» سریالی است که به گفته‌ی تک‌تک بازیگرانش موضوعاتی مثل عشق،‌ نفرت، دوستی‌، حسادت و در نهایت اکشن را باهم دارد.

 

 سیروس مقدم کارگردانی شناخته‌شده در تلویزیون است و بسیاری‌ معتقدند رگ خواب مخاطبش را می‌داند. او تاکنون ساخت سریال‌های طنزی مثل «چار دیواری‌»، «پایتخت»، «پیامک از دیار باقی»، «چک برگشتی» و ... را در کارنامه کاری‌اش ثبت کرده است و با ساخت سریال‌هایی در ژانر جدی مثل «پلیس جوان»، «اغماء»، «نرگس‌»، «زیرهشت‌»، «دیوار‌»، «تا ثریا» و ... ثابت کرد که می‌تواند با جدی و طنز کنار بیاید و در هر صورت مخاطب را با خود همراه کند. مقدم این روزها هم با «بچه‌های نسبتا بد»ش گروهی از تماشاگران را به خود جلب کرده است.

 

 

*** محله دربند لوکیشن «بچه‌های نسبتا بد»

 

 

 

بچه‌های نسبتا بد

 

 

امروز به پشت صحنه سریال آمده‌ایم و سکانسی که مربوط به خانه پدر طلا می‌شود در قسمت بیست‌ و‌ یکم است.

 

در محله دربند، کوچه اقاقیا لوکیشنی است که گروه «بچه‌های نسبتا بد» مدتی است در آنجا مشغول به کار هستند. به آدرسی که به ما داده‌اند نزدیک می‌شویم اما هیچ اثری از «بچه‌های نسبتا بد» سیروس مقدم نیست.

 

از دور کوچه‌ای را می‌بینیم که وقتی به انتهای آن نگاه می‌کنیم، بن بست است؛ وقتی از اهالی محل می‌پرسیم که کوچه اقاقیا کجاست؟ جوابی نمی‌گیریم اما همین که می‌گوییم گروه فیلمبرداری؟ با دست نشان می‌دهند از این طرف بروید.

 

اواسط کوچه بن‌بست پله‌هایی زیادی را می‌بینیم که به کوچه‌ای دیگر وصل می‌شود. از پله‌ها که پایین می‌رویم گروه را می‌بینم که با وسایلشان مشغول کار هستند. خانه‌ای قدیمی را می‌بینیم که گویا دو طبقه است.

 

ماه مبارک رمضان است و گروه همچنان مشغول کار هستند. هنوز دو ساعت به افطار باقی مانده است.

 

محمود اتحادی - یکی از مدیران تولید سریال «بچه‌های نسبتا بد» و دستیار سیروس مقدم - ما را همراهی می‌کند.

 

چند لحظه‌ای کنارش می‌ایستیم تا صحنه‌های داخلی تمام شود. در این فاصله از بیرون خانه را برانداز می‌کنیم؛ درختانی سبز از دیوار رو به بیرون آویزان شده‌اند.

 

از اتحادی می‌پرسیم، امروز قرار است چه سکانس‌هایی گرفته شود که می‌گوید: سکانس مربوط به خانه طلا‌ست و صحنه‌های اکشن مربوط به حضور بازیگرانی چون اشکان خطیبی‌، میلاد کی‌مرام‌، علی طباطبایی‌، اکبر وارث‌، مجید مشیری و شهرزاد کمال‌زاده می‌شود.

 

 

 

بچه‌های نسبتا بد

 

*** عکس نگیرید، لو می‌رویم!

 

افشین قلی‌پور، مدیر تولید به عکاسان حاضر در پشت صحنه اطلاع می‌دهد که تهیه‌کننده کار اجازه عکاسی نداده است. وقتی دلیلش را می‌پرسیم، می‌گوید: ممکن است صحنه‌ها با گریم بازیگران لو برود. بنابراین چاره‌ای جز این نیست که عکاسمان صحنه را ترک کند.

 

بعد از چند دقیقه یکی از عوامل سریال به ما دست تکان می‌دهد و می‌گوید می‌توانید به داخل خانه بیایید. از دری قدیمی‌ وارد می‌شویم. حیاطی کوچک که یک حوض گرد در سمت چپ آن است را می‌بینیم.

 

عوامل «بچه‌های نسبتا بد» مدام در رفت و آمد هستند. چند اتاق تو در تو قدیمی و نسبتا تاریک دیده می‌شود که یکی از اتاق‌ها مخصوص گریم بازیگران است و ما از حیاط نظاره‌گر آنجا هستیم.

 

سیروس مقدم را می‌بینیم که در رفت و آمد است و کمی هم کلافه به نظر می‌رسد.

 

- آقای مقدم سلام. خسته نباشید، چند لحظه‌ای از وقتان را به ما می‌دهید؟

 

- صحنه‌های داخل تمام شود، چشم.

 

 

***

 

 

بچه‌های نسبتا بد

 

با تمام شدن بخش‌هایی از صحنه‌های داخلی خانه‌ی طلا، چند دقیقه‌ای با مقدم به گفت‌و‌گو می‌نشینیم.

 

وی ابتدا درباره داستان «بچه‌های نسبتا بد» می‌گوید: داستان این سریال در اسمش نهفته است. در واقع قصه «بچه‌های نسبتا بد» داستان بچه‌هایی است که نسبتا بد هستند ولی ذاتا بد نیستند و خصلت بدی ندارند بلکه شرایطی برایشان پیش می‌آید که نسبتا بد می‌شوند و به خاطر همین بد شدن، دست به سرقتی می‌زنند که عواقب خوبی برایشان ندارد و در نهایت به این نتیجه می‌رسند که ای کاش نسبتا بد نمی‌شدند و خوب می‌ماندند.

 

مقدم سپس خطاب به خبرنگار ایسنا خاطرنشان می‌کند: اول از همه تمام تلاشمان را کرده‌ایم تا یک سریال پرهیجان‌، پرکشش و گرم برای بینندگان تدارک ببینیم. در این سریال همه چیز اعم از عشق‌، نفرت‌، ترس‌، محبت‌، کینه و کمی هم تلخی و شیرینی هست.

 

وقتی از او درباره‌ی حضور برخی بازیگران طنز مثل اکبر عبدی و یوسف تیموری می‌پرسیم اینگونه پاسخ می‌دهد: حضور یوسف تیموری و اکبر عبدی در پروژه «بچه‌های نسبتا بد» باعث شده تا یک فضای اجتماعی جدی و شیرینی همراه کار باشد.

 

مقدم که خیلی زمانی برای گپ‌و‌گفت مفصل ندارد همچنین تاکید می‌کند که کار خوب هر زمانی که از تلویزیون پخش شود مشتری خودش را دارد به همین خاطر نگران نیست که کارش چه زمانی به روی آنتن برود؛ چرا که معتقد است پخش یک کار خوب، عید و ماه رمضان ندارد.

 

 

***

 

بعد از صحبت‌های سیروس مقدم، توجهمان به گریم متفاوت اشکان خطیبی جلب می‌شود. جوانی با موهایی فر و پرپشت. از او می‌خواهیم چند لحظه‌ای با ما همراه شود و او قبول می‌کند.

 

 

 

بچه‌های نسبتا بد

 

وی که ایفاگر نقش همایون در «بچه‌های نسبتا بد» است با اشاره به کلیت داستان سریال مقدم اینگونه توضیح می‌دهد: کلیت ماجرا درباره‌ی سه دوستی است که به انگیزه‌های متفاوت دست به سرقتی می‌زنند و با این کار سرنوشت خودشان و یکسری افراد را تغییر می‌دهد.

 

خطیبی می‌گوید: همکاری‌ام در سریال «بچه‌های نسبتا بد» با آقای مقدم بی‌نظیر و درجه یک بود. در طول هفت - هشت سال گذشته از سریال «نرگس» به بعد چندین بار پیشنهاد شد که با سیروس مقدم همکاری کنم اما به دلایل مختلف نشد ولی این بار شانس خوبی داشتم که در پروژه‌ی «بچه‌های نسبتا بد» با وی همکاری کردم و باید بگویم یکی از بهترین تجربه‌هایم است.

 

این بازیگر در ادامه گفت‌و‌گویش با اعتقاد براینکه نقش مثبت اصلا در سریال «بچه‌های نسبتا بد» وجود ندارد، می‌گوید: نقش منفی به آن مضمون در این سریال وجود ندارد. در «بچه‌های نسبتا بد» افراد یکسری نقطه ضعف‌هایی دارند که باعث می‌شود دست به یکسری رفتار‌هایی بزنند که شاید به عنوان افراد بد شناخته شوند.

 

خطیبی سپس با صدای مسؤول صحنه، مجددا سرکارش برمی‌گردد.

 

***

 

سپس مجید مشیری را می‌بینیم که گوشه‌ای از حیاط روی یک صندلی آرام نشسته است.

 

وی ابتدا درباره‌ی نقشش در سریال در حال پخش «بچه‌های نسبتا بد» توضیح می‌دهد: در این سریال‌ نقش پدری را بازی می‌کنم که یک دختر دارد و از جمله خانواده‌های مرفه و پولدار هستند؛ ضمن اینکه قرار است از قسمت هفتم وارد داستان شوم و تا پایان کار هم حضور دارم.

 

مشیری همچنین درباره همکاری‌اش با سیروس مقدم در پروژه «بچه‌های نسبتا بد» می‌گوید: «بچه‌های نسبتا بد» دومین تجربه کاری‌ام با آقای مقدم است. اولین سریالی که با ایشان کار کردم «به سوی افتخار» بود که مربوط به 15 - 16 سال قبل می‌شود.

 

این بازیگر معتقد است: سیروس مقدم یکی از بهترین کارگردان‌های تلویزیون است که کارش را خوب بلد است، ضمن اینکه همه‌ی کارهایش هم در کمال آرامش پیش می‌رود.

 

 

 

بچه‌های نسبتا بد

 

در همین حین باید سکانس مربوط به ورود اشکان خطیبی به داخل حیاط ضبط شود که قبل از ضبط سکانس، صحبتمان را با مشیری تمام می‌کنیم.

 

رو به صحنه برمی‌گردیم و با چهره بهت‌زده‌ی اشکان خطیبی روبه‌رو می‌شویم. عوامل تذکر می‌دهند که کسی حرف نزند.

 

 

«ضبط می‌کنیم ... سه، دو، یک ... بیا داخل»

 

 

***

 

همایون (اشکان خطیبی) در را باز می‌کند و با چهره حیران و نگران وارد حیاط می‌شود و با نگاهی خوفناک به داخل خانه می‌رود.

 

این سکانس چندین بار ضبط می‌شود تا در نهایت سیروس مقدم راضی می‌شود و می‌گوید، کات.

 

با کات گفتن مقدم وارد خانه می‌شویم تا نگاهی هم به داخل بیندازیم. در صحنه‌ای دیگر اکبر وارث را می‌بینیم که در رختخوابش خوابیده است و گویا بیمار به نظر می‌رسد. او نقش پدر طلا را بازی می‌کند. در گوشه‌ای از خانه، شهرزاد کمال‌زاده (بازیگر نقش طلا) را می‌بینم که با صورتی کبود و کتک خورده روی صندلی نشسته است.

 

وقتی از او می‌خواهیم تا چند لحظه‌ای با ما هم‌کلام شود می‌پذیرد.

 

او می‌گوید: کلا «بچه‌های نسبتا بد» مردمحور است و خانم‌ها در آن خیلی کمرنگ هستند، اما فکر می‌کنم با همه‌ی این‌ها نقش خاص و جذابی است.

 

کمال‌زاده درباره‌ی همکاری‌اش با سیروس مقدم اینگونه بیان می‌کند: «بچه‌های نسبتا بد» تجربه‌ی دومم است که با آقای مقدم کار می‌کنم. حدود هفت - هشت سال پیش تله‌فیلم «کابوس» را در خدمتشان بودم. اصولا کار با آقای مقدم سخت است اما همه بازیگران دوست دارند با ایشان کار کنند چراکه وی هم کارگردان حرفه‌ای است و هم اخلاق خیلی خوب و حرفه‌ای دارد.

 

 

***

 

 

 

بچه‌های نسبتا بد

 

فرصت را غنیمت می‌شماریم تا در لحظات پایانی روز که کم کم به اذان نزدیک می‌شویم به سراغ بازیگر نقش سمیر برویم. او میلاد کی‌مرام است.

 

گریم او هم متفاوت است. یک طرف سرش شکسته و انگار زخمی شده است.

 

کی‌مرام ابتدا با اشاره به متفاوت بودن نقشش در سریال مقدم به خبرنگار ایسنا می‌گوید: حدود سه سال است که در تلویزیون، بعد از سریال «نابرده رنج» کار نکرده‌ام؛ نه به خاطر اینکه خودم را خط‌کشی کنم بلکه سعی کردم کاری را انتخاب کنم که بتوانم پشتش بایستم.

 

وی تاکید می‌کند: قول داده بودم بعد از سریال «نابرده رنج» نقش متفاوتی را بازی کنم. دلیل پذیرفتن «بچه‌های نسبتا بد» هم یکی‌ آقای مقدم بود که اسمش هر بازیگری را تحریک می‌کند و من هم خیلی دوست داشتم این تجربه را داشته باشم و دوم اینکه ابتدا قرار بود «بچه‌های نسبتا بد» در ماه رمضان پخش شود و من خیلی دوست داشتم که یک کار در ماه رمضان داشته باشم.

 

بازیگر نقش سمیر که اولین بار است با مقدم همکاری می کند، می‌گوید: آقای مقدم نقشی را به من پیشنهاد کردند که بسیار نقش خوبی بود و خیلی پارادوکس و کنش شخصیت داشت و این اتفاق به من خیلی کمک کرد.

 

 

***

 

 

 

بچه‌های نسبتا بد

 

اکبر وارث هم یکی دیگر از بازیگران سریال سیروس مقدم است که در صحنه حاضر است.

 

او هم مثل سایر بازیگران اشاره‌ای به نقش خود می‌کند و می‌گوید: این نقش را من قبلا مطالعه و بررسی نکرده بودم و یک‌دفعه من را برای بازی در این سریال خبر کردند. من نقش پدر طلا را در این سریال بازی می‌کنم که یک فرد آلزایمری است و برای خودش یک آدم قهرمانی بوده، این پدر دخترش را خیلی دوست دارد و وقتی او را در مسیر اعتیاد می‌بیند نمی‌تواند پذیرا باشد و یکدفعه به هم می‌ریزد و دچار فراموشی می‌شود.

 

وارث که چندمین بار است با سیروس مقدم همکاری دارد خاطرنشان می‌کند: من آقای مقدم را قبول دارم، او در همه کارهایش می‌داند که مردم چه می‌خواهند. بنده در سریال‌هایی چون «نرگس»، «پرواز در حباب»، «چهار دیواری» و ... با آقای مقدم کار کردم. ایشان هر زمان که ببیند شخصیتی به درد من می‌خورد به من پیشنهاد بازی می‌دهد و من به عنوان بازیگر او را تمام و کمال قبول دارم چراکه خیلی نگاهش زیباست.

 

 

***

 

اکبر وارث آخرین بازیگری بود که با ما به گفت‌و‌گو نشست. از خانه پدر طلا بیرون می‌آییم.

 

سیروس مقدم هم برای گرفتن بخش‌های مربوط به کوچه به بیرون می‌آید. حالا می‌خواهند سکانسی را ضبط کنند که مربوط به آمدن میلاد کی‌مرام به خانه طلا می‌شود. بالای پله‌ها ایستاده‌ایم و از بالا چند بچه‌ی بازیگوش را می‌بینیم که با هم بازی می‌کنند، این سکانس قرار است با سر و صدای بچه‌ها گرفته شود.

 

میلاد کی‌مرام هم پایین پله‌ها منتظر است تا با اشاره‌ی سیروس مقدم از پله‌ها بالا بیاید.

 

- صدا، دوربین‌، حرکت ...

 

سمیر با عجله از پله‌ها بالا می‌آید و در همین حین صدای بچه‌ها هم بلند می‌شود. سمیر به دم در خانه طلا که می‌رسد، فریاد می‌زند و می‌گوید: وحید،‌ هما‌ ...

 

سپس پارچه‌ای را که جلوی خانه روی زمین افتاده را بر می‌دارد و نگاه می‌کند و با هول و ولا و به داخل خانه می‌رود. اینجاست که سیروس مقدم می‌گوید، بس است ... تکرار، تکرار.

 

وی خطاب به دستیارش می‌گوید: بچه‌ها کمتر داد بزنند، هوارشان را کمتر کنند.

 

 

 

بچه‌های نسبتا بد

 

این سکانس دو، سه بار ضبط شد تا به پایان رسید. سپس مقدم با عجله به داخل خانه رفت تا بخش کوتاهی از صحنه‌های داخل را بگیرد.

 

هوا تاریک شده و چند دقیقه‌ای به اذان مغرب باقی مانده است. گروه در تدارک افطاری برای حاضران هستند. بیرون خانه می‌نشینم و در این میان رفت و آمد اهالی محل هم به چشم می‌خورد.

 

 

*** وقتی کفش‌های سیروس مقدم گم می‌شود!

 

در همین حین که بیرون خانه منتظر نشسته‌ایم، یکی از عوامل صحنه در را باز می‌کند و در حالی که گونی‌ کفش‌ها را در دست دارد، با خنده می‌گوید: کفش‌های آقای مقدم گم شده! کسی آنها را اشتباهی نپوشیده؟ این دیالوگ چند لحظه‌ای خنده افراد حاضر در آنجا را به همراه داشت.

 

 

بعد از گفتن اذان و خوردن افطاری در جمع «بچه‌های نسبتا بد»، کم کم سیروس مقدم، همکارانش و محله دربند را ترک می‌کنیم. گروه هنوز کارشان تمام نشده است. هوا تاریک شده و می‌خواهند صحنه‌های شب را بگیرند که ما با آنها خداحافظی می‌کنیم.

 

 

گزارش: خبرنگار ایسنا - فرزانه سبزعلی

 

 

 

بچه‌های نسبتا بد

 

 

 

بچه‌های نسبتا بد

 

 

 

بچه‌های نسبتا بد

 

 

 

 

بچه‌های نسبتا بد

 

 

 

 

بچه‌های نسبتا بد

 

 

 

بچه‌های نسبتا بد

 

 



.


ایسنا

عناوین تصادفی