روایت سجادی حسینی از همکاری با باران کوثری و سهیلا گلستانی/ قصه نسلی که سالها از آنان یاد خواهد شد
18:36:09 1393/12/27
گروه فرهنگ و هنر: فیلم سینمایی «شب، بیرون» نخستین ساخته سینمایی کاوه سجادی حسینی است؛ فیلمی که چندیست در گروه هنر و تجربه به نمایش درآمده است. این فیلمساز در سی و سومین جشنواره فیلم فجر با «بوفالو» حضور داشت؛ فیلمی با بازی پرویز پرستویی و سهیلا گستانی.
«شب، بیرون» که یکسال پیش در سی و دومین دوره جشنواره فجر حاضر بود، ماجرای دختری است که پیش از مهاجرت شبی را میخواهد در خیابانهای تهران با گرفتن فیلم سپری کند. در این مسیر او به همراه برادر و یکی از دوستانش با آدمهای متفاوتی َآشنا میشود و از مکانهای خاطرهانگیزی هم چون تئاترشهر، حسن آباد، راه آهن و ... عبور میکند. باران کوثری، سهیلا گلستانی، هومن سیدی و نگار عابدی بازیگران این فیلم هستند.
سجادی حسینی در گفتوگویی روایتی خود را از «شب، بیرون» مطرح کرد.
«شب، بیرون» اولین تجربه سینمایی شما بود، اما بعد از ساخت فیلم دومتان «بوفالو» اکران شد. در این مدت چه تلاشهایی برای اکران کردید؟ چه مسیری رفتید در حالی که قطعا مشکلاتی پیش رو داشتید.
«شب، بيرون» اولين بار در سي و دومين جشنواره فجر در بخش نوعي تجربه اكران شد. البته سال اول اختصاص بخشی به این نوع فيلمها بود و بر همین اساس به درستي ديده نشد. بعد از جشنواره تلاش كرديم براي اين فيلم پروانه نمايش بگیریم كه به كمك آقاي پرویز پرستويي و جناب همایون اسعديان و حمايت آقاي حچتالله ايوبي و آقاي محمد احساني اين اتفاق افتاد و «شب، بيرون» پروانه نمايش گرفت، البته حضور آقاي علمالهدي مدیر گروه هنر و تجربه باعث شد اين كار سرعت بگيرد.
چه شد که در گروه هنر و تجربه فیلم را اکران کردید؟ آیا از ابتدا میدانستيد فیلمی که ساختهاید چندان با معیارهای رایج سینمای تجاری این روزها هماهنگی ندارد؟
وقتي اين فيلم را ميساختم این گروه وجود نداشت. من فقط به سينما فكر ميكردم و به فيلم ساختن و اميد داشتم اتفاقهاي خوبي برای فیلمم بیافتد. حالا خوشحالم كه اميدم واهي نبود. سعي كردم فيلمي با كمترين إمكانات بسازم و در عین حال از قالب سينمايي و حرفهاي دور نشوم پس با كمك دوستانم كه از عوامل حرفهاي سينما هستند اين امر محقق شد.
شما ساخت فیلمهای تلویزیونی و فیلمهای کوتاه را در کارنامهتان دارید. اما سرانجام به فیلم سینمایی رو آوردهاید. تجربه ساخت فیلم تلویزیونی و کوتاه در سینما چه کمکهایی به شما کرد؟
فيلم ساختن در هر صورت خوب است و سعي من اين بوده كه هر كاري كه ميكنم مؤمن باشم و از كوچكترين تا بزرگترين را جدي بگيرم و احساس كنم اين آخرین فيلمي است كه ميسازم پس محكم بسازمش. فيلم كوتاه بهترين نمونه اين امر است.
باران کوثری در نمایی از فیلم
باران کوثری در این فیلم حضور دارد، اما عمده مسئولیت فیلم بر دوش سهیلا گلستانی است که غیر از فعالیت طولانیمدتشان در تئاتر پیش از فیلم «امروز» فعالیتی جدی در سینما نداشتند، این انتخاب از چه جهت بود؟
خانم گلستاني از معدود بازيگراني هستند كه خلاق و مولفاند و باعث متبلور شدن شخصيت نقشي كه بازي مي كنند ميشوند. ايشان در صحنه تئاتر خوش درخشيدهاند و من مطمئن بودم كه اين نقش حتي براي ايشان كم هم هست و البته بازي ايشان در كارهاي قبلي خودم نيز مزيد بر علت بود و اصلا به اين موضوع كه او همسر بنده هست فكر نميكردم، بارها فيلمي ساختم كه از ايشان دعوت نكردهام پس سعي من انتخاب درست براي نقش است.
یکی دیگر از نکتهها درباره فیلمتان این است که کمتر تصویری از تهران نشان میدهید و بیشتر بر خود شخصیتهای فیلم تاکید دارید در صورتیکه براساس نام فیلم و اگر کسی خلاصه قصه را شنیده باشد، تصور ميکند کار شما تاکیدی روی تهران و تصاویر آن دارد.
از نظر من مهم نيست كجاييم مهمتر اين است كه با كي هستيم و چه ميكنيم، در این فیلم روبط آدمها از معماري برايم مهمتر بود.
انتخاب مکانهایی که افراد شب را در آن میگذرانند برچه اساس بود؟ سراغ خاطرات خودتان رفتید یا نه فضاهای جذاب برای عموم انتخاب شد؟
تمایلم این بود سراغ جاهایی بروم که خودم خاطرهاي از آن در ذهن داشتم.
این حسرت بعد از پایان فیلم میماند که کاش یک نمای یادگاری از تهران در فیلم داشتیم. به این ترتیب که شما وقتی شب را نشان دادید،کاش در این روزها که ممکن است هر لحظه خاطراتمان مانند درختهای خیابان ولی عصر از بین برود،دوربین میچرخید و خاطرهای را ثبت میکرد.
يادگاري اين فيلم از نگاه من چیز دیگریست؛ من از نسلي گفتهام كه ساليان بعد از آنها ياد خواهد شد.
یکی از نکاتی که در فیلم جلب توجه میکند، ناتوانی آدمها در بیان حرفهایشان است. گویا حرف زیادی برای گفتن دارند، اما به جای گفتوگو مدام دعوا ميکنند.
دعوای این شخصیتها از سر بيمهري نيست از بيتوجهي است. چيزي كه در نسل امروز زياد ديده ميشود. حرفها سد رابطه هستند و نگفتنشان اختلال در رابطه به وجود میآورد.
المانهایی در فیلم وجود دارد که آن را از فضای واقعی دور میکند، خودتان چنین خواستید؟ از حضور کوتاه دختری با ویلنسل تا افرادی که میآیند و اندک زمانی هستند و بعد میروند. واقعیتی در کار بوده یا همه خیال است؟
واقعي؟ اين قصه كلا خيال است و بس. همه چيز در درون اتفاق ميافتد.
سهیلا گلستانی در نمایی از فیلم
گفتهاید فیلمتان را با هزینه کمتر از معمول ساختید. این چطور ممکن شد؟
خب باز هم به دوستان خوب و البته عاشق سينما ميرسيم. من به تنهايي از پس اين كار بر نميآمدم البته تجربه ساليان توليد فيلم كوتاه به من خيلي كمك كرد.
این روند فیلمسازی را ادامه خواهید داد؟ دوست دارید به هنری و تجربی فیلم بسازید؟
كلا فيلمي كه حرف داشته باشد را دوست دارم و اگر بشود با شرايط مالي كم ساخت باز هم ميسازم. البته بعد از ساخت «بوفالو» كمي بدعادت شدم.
در نهایت اگر بخواهیم در این روزها که فیلم جعفر پناهی با موضوع تاکسی جایزه خرس طلا را گرفته است، مروری بر فیلم شما داشته باشیم، خودتان دوست دارید نگاهها فیلمتان یک سینمایی برپایه مستند باشد یا یک اثر داستانی در شب؟
هر فيلمي راه خودش را ميرود. «شب، بیرون» با فيلم «تاكسي» و خيلي ديگر از فيلمها كه در شهر اتفاق ميافتد مطمئنا شباهتهايي دارد ولي هر فيلم نگاه خودش را دارد البته من فيلم «تاكسي» را نديدم و به آقاي پناهي تبريك فراوان ميگويم.
انتظارتان از اکران چیست؟ فکر میکنید فیلم بتواند با چه طیفی از مخاطبان ارتباط برقرار کند ؟
انتظاري ندارم خوشحالم فيلمم اكران شده است و طيف مخاطبان اين نوع فيلم كساني هستند كه سينما برايشان مهم است. به دستاندرکاران گروه هنر و تجربه خسته نباشيد ميگويم و انتظار دارم تا آنجا كه ميشود از اين نوع سينما و اين نوع اكران دفاع كنند و اين مأمن مهم از ما گرفته نشود.
5858