آخرین اخبار

پردیس ملت یا برج میلاد؟ داروغه‌زاده یا شمقدری؟

18:00:22 1396/11/17


محدثه واعظی‌پور: برگزاری سی و ششمین جشنواره فیلم فجر در پردیس ملت، یکی از مهمترین چالش‌ها برای ابراهیم داروغه‌زاده دبیر این رویداد بود. از همان آغاز که زمزمه جا به جایی سینمای رسانه از برج میلاد به پردیس ملت شنیده شد، تعدادی از اهالی رسانه در رسانه‌های رسمی و فضای مجازی شروع به انتقاد و موضع‌گیری علیه این انتخاب کردند. آنها دلایل خود را داشتند و تجربه جشنواره‌هایی که در پردیس ملت پشت سر گذاشته بودند باعث شده بود بکوشند جشنواره به برج میلاد برگردد. رویایی که محقق نشد. تا امروز که تقریبا نیمی از جشنواره سپری شده، روزی نبوده که اهالی رسانه نسبت به این اقدام صحبت نکنند، گلایه‌ها و مشکلات تمامی ندارد. طبیعی است تیم برگزاری این رویداد نتواند در نخستین دوره برگزاری جشنواره در پردیس ملت با سرعت همه موانع را از سر راه بردارد و تصور این که در همین روزها، مشکل آنتن‌دهی موبایل یا اینترنت حل شود، عاقلانه نیست.

اما شاید در ادوار بعدی، میزبانی در پردیس ملت سر و شکل بهتری بیابد. مشکل سینمای رسانه مربوط به این دوره و شخص ابراهیم داروغه‌زاده نیست. شاید از میان دوستان و همکاران رسانه‌ای کمتر کسی به یاد بیاورد که انتخاب برج میلاد برای میزبانی جشنواره فیلم فجر در سال 88 هم مشکلات فراوانی به همراه داشت. گذشت زمان باعث شده نقاط منفی کاخ جشنواره فراموش شود و برج میلاد به نوستالژی عده‌ای تبدیل شود. در سال 88 و زمانی که جواد شمقدری رئیس سازمان سینمایی بود، انتخاب برج میلاد به عنوان کاخ جشنواره، اقدامی جاه‌طلبانه و ترغیب‌کننده محسوب می‌شد. برای مجموعه مدیران سینمایی که محبوبیت و مشروعیت کافی میان اهالی سینما نداشتند، تزریق کاذب جذابیت و شکوه و جلال به جشنواره، اقدامی استراتژیک محسوب می‌شد. پیش از این دوره، به دلیل تعدد رسانه‌ها و افزایش حاضران در سینمای رسانه، برگزاری جشنواره در سینما فلسطین با مشکلات مختلف همراه شده بود و طبیعی به نظر می‌رسید در کشوری که نمی‌شود صدور کارت جشنواره فیلم فجر را سامان داد یا از همکاران گرامی رسانه درخواست کرد با کارت خود اقوام، همسر و دوستانشان را به سالن رسانه نیاورند بهترین راه انتخاب سالنی بزرگتر بود.

احتمالا در سال‌های بعد سالن 12 هزار نفری ورزشگاه آزادی و پس از آن استادیوم 100 هزار نفری برای اهالی رسانه فضای مناسبی خواهد داشت تا بتوانند ده روز خاطره‌انگیز را در کنار دوستان و خانواده خود فیلم ببینند و پذیرایی شوند. «کاخ جشنواره» قرار بود نمونه ایرانی فضایی باشد که در تعدادی از جشنواره‌های خارجی وجود دارد، این اصطلاح دهان پرکن و پرطمطراق همان چیزی بود که شمقدری نیاز داشت تا بگوید جشنواره فیلم فجر هنوز برای اهالی سینما مهم و جذاب است و از تحریم خبری نیست. سالن اصلی برج میلاد که برای برگزاری همایش تاسیس و تجهیز شده، ظرفیت 1600 صندلی داشت، اگرچه بخش‌هایی از سالن صدای مناسب نداشت یا کیفیت تصویر در بالکن مشکل داشت اما برای گروهی این محیط پرزرق و برق و مدرن جذاب بود. به مرور با افزایش میهمانان کاخ جشنواره مشکلات ورود به سالن و نشستن روی صندلی‌ها خاطرات سینما فلسطین را تداعی می‌کرد. احتمالا دوستان فراموش کرده‌اند که صف‌هایی طویل پشت درب‌های سالن تشکیل می‌شد و برای ورود باید از هفت خوان رستم می‌گذشتیم، ورود به سالن تضمینی برای نشستن روی صندلی نبود، معمولا صندلی‌ها اشغال بود. کار به جایی رسید که در دوره‌ای تعدادی از روزنامه‌نگاران و منتقدان پیش از نمایش فیلم به نشانه اعتراض روی سن رفتند و همانجا نشستند. با وجود همه این مشکلات، گویی برج میلاد هم به یکی از مظاهر جشنواره تبدیل شده و غیرقابل نقد است. در هفتمین شماره از نشریه مجازی سی و ششمین جشنواره فیلم فجر نوشتم: «هیچ‌وقت از شیفتگان کاخ جشنواره و برج میلاد نبوده‌ام. ازدحام و بی‌نظمی حاکم بر سینمای رسانه در سال‌های اخیر باعث شده دوباره به سینماهای مردمی بازگردم و لذت فیلم دیدن کنار آنهایی که عاشقانه سینما را دوست دارند بچشم. جوان‌هایی که ساعت‌ها در صف می‌ایستند تا با اشتیاق به دیدن فیلمی بنشینند، روی تیتراژ فیلم‌ها برای بازیگران و کارگردان‌های مورد علاقه‌شان دست می‌زنند و با حس و حالی خاص درباره فیلم‌ها و جشنواره بحث می‌کنند.» و این جمله حذف شد. قطعا در این موضوع ابراهیم داروغه‌زاده دبیر این رویداد که پیش از این هرگز دبیر جشنواره فجر نبوده، نقشی نداشته. اما آیا انتقاد کردن از برج میلاد و به یادآوردن بی‌نظمی و ازدحام حاکم بر این سالن جزو موارد ممنوع است؟ این گونه است که ما در مقام روزنامه‌نگار، خبرنگار، سردبیر یک رسانه، دبیر یک جشنواره، معاون وزیر و ... می‌کوشیم واقعیت را مخدوش و پنهان کنیم و تصویری را که در ذهن داریم خلق کنیم و به نسل آینده، اطلاعاتی غیرواقعی ارائه بدهیم. برای همین تحلیل و تفسیر رویدادها اهمیت خود را از دست می‌دهد و هر مدیر و هر تیم چرخ را از نو اختراع می‌کند. بسیاری از روزنامه‌نگاران و منتقدان دیگر در سینمای رسانه (برج میلاد یا پردیس ملت) فیلم نمی‌بینند. برای این گروه، آن فضای شلوغ و درهم برهم غیرقابل تحمل است و فیلم دیدن در سینماهای قدیمی پایتخت را به حضور در این فضاهای مدرن ترجیح می‌دهند. با این همه، احتمالا در دوره‌های بعدی باز هم سینمای رسانه به برج میلاد باز‌می‌گردد. حتی اگر جشنواره در پردیس ملت باقی بماند، اختصاص پردیس چارسو برای عده‌ای از اهالی رسانه اقدام مفید و عاقلانه‌ای است. اتفاقی که امسال و پارسال صورت گرفت. در سی و سومین دوره جشنواره، تعدادی از اهالی رسانه در سینماهای مختلفی که از قبل تعیین شده بود، فیلم دیدند. این اقدام هم تمهیدی مناسب بود تا آنانی که نمی‌توانستند در برج میلاد فیلم ببینند در آرامش آثار جشنواره را دنبال کنند. ابراهیم داروغه‌زاده، محمد حیدری، مهدی مسعود شاهی، جواد شمقدری، محمدمهدی حیدریان، حجت‌الله ایوبی و... نام‌ها می‌آیند و می‌روند و کیفیت فیلم دیدن در جشنواره فیلم فجر برای نمایندگان رسانه‌ها اصلاح نمی‌شود. اگر بهانه تعدد رسانه‌ها و افزایش خبرنگاران و روزنامه‌نگاران را می‌آورید، یک نکته را فراموش نکنید که همین اهالی رسانه هرگز قادر به دست آوردن کارت جشنواره تئاتر و موسیقی فجر به این سهولت نیستند. این خانه از پای‌بست ویران است. نحوه صدور کارت برای جشنواره فیلم فجر در طول زمان آنچنان بی‌حساب و کتاب و بی‌قاعده بوده، که شان و جایگاه روزنامه‌نگاران، خبرنگاران و منتقدان واقعی را مخدوش کرده. البته که بخشی از این ماجرا را باید پای آنانی نوشت که با رویکردی عوامانه و توریستی هر سال برای دیدن فیلم در سینمای رسانه پای دوستان، آشنایان و خانواده را به این فضا باز می‌کنند. 5858


تله سینما

خبرآنلاین

عناوین تصادفی