به گزارش خبرنگار مهر، محمود کلاری، فیلمبردار سینمای ایران صبح امروز دوم اسفند ماه در نشست تخصصی که به مناسبت برگزاری پنجاه و دومین جشنواره منطقهای انجمن سینمای جوان «اروند» برگزار شد، با گرامی داشت یاد و خاطره زاون قوکاسیان، منتقد سینمای ایران گفت: در آغاز این نشست واجب میدانم یادی از زاون قوکاسیان که دیگر در بین ما نیست، بکنم. این منتقد، مرد بزرگ و نازنینی است که سهم بیتردیدی در تربیت و رشد نسل جوان داشت. درواقع همه دغدغه او، جریان سینمای تجربی بود و یک عمر در این مسیر حرکت کرد.
وی در ادامه صحبتهای خود خطاب به فیلمبرداران جوان، گفت: برای آغاز بحث میخواهم نکتهای را مطرح کنم و بگویم فاصله من به عنوان یکی از فیلمبرداران سینمای ایران با جایگاهی که شما فعلا در آن قرار دارید، زیاد نیست. با این تفاوت که فعالیت در عرصه سینما برای ما سخت و دست نیافتنی بود، اما در حال حاضر با روی کار آمدن سینمای دیجیتال، همه چیز دست یافتنی شده است.
این فیلمبردار سینمای ایران ادامه داد: به یاد دارم که در دوره ما ورود به سینمای حرفهای بسیار سخت و طاقتفرسا بود، چرا که سینما بر اساس روابط شکل میگرفت نه بر اساس تواناییها.
فیلمبردار فیلم سینمایی «مرگ ماهی» افزود: 21 ساله بودم که با یکی از دوستان خود، احمد امینی که از دوران دبیرستان با یکدیگر رفاقت داشتیم و نقطه مشترک این رفاقت، سینما بود و هفتهای هفت فیلم کنار هم در سالنهای تاریک سینما میدیدیم، قرار گذاشتیم که سینما بخوانیم. بعد از اخذ دیپلم، هر روز برای حضور در مدرسه سینما و تلویزیون، امتحان دادیم که احمد قبول شد و من پشت در مدرسه ماندم اما امیدم را از دست ندادم. یادم است که در همان سالها سر کلاس تحلیل فیلم مدرسه سینما و تلویزیون که احمد امینی در آن درست میخواند، حاضر میشدم.
این فیلمبردار سینمای ایران که اغلب آثار بهمن فرمانآرا را تصویر کرده است،در ادامه صحبتهای خود گفت: بهمن فرمانآرا در آن دوران تدریس تحلیل فیلم در مدرسه سینما و تلویزیون را بر عهده داشت، هر هفته یک فیلم نشان میداد و در پایان اثر سینمایی مورد نقد و بررسی قرار میگرفت که من در تمام این کلاسها شرکت میکردم. یادم است که یک بار فیلم «پستچی»، ساخته داریوش مهرجویی را سر کلاس نقد کردم اما هیچگاه فکر نمیکردم که روزی از راه برسد که با بهمن فرمان آرا و داریوش مهرجویی همکار شوم. درواقع این همکاری خیلی بعید به نظر میرسید، اما بعد از گذشت 15 سال از کلاسهای تحلیل فیلم، فیلم «سارا» را با داریوش مهرجویی کار کردم و پنج سال پس از آن در فیلم «بوی کافور، عطر یاس» را با بهمن فرمانآرا همکاری کردم.
فیلمبردار فیلم «گذشته» گفت: واقعیت این است که سینمای آینده متعلق به شما جوانان است و لاجرم بهتر از ما و قابل اعتناتر و بینقصتر از ما، کار خواهید کرد، چرا که نسل ما در مختصات ویژه زمانه خود کار میکرد و ورود به این عرصه به راحتی در دسترس نبود.
کلاری تصریح کرد: علاوه بر سختی ورود به عرصه سینما، شکل و ساختار اجتماعی که در آن زندگی میکردیم به گونهای بود که فرصت دسترسی راحت به سینما را نمیداد. به عنوان مثال من در خانواده سنتی بزرگ شدهام. پدر در بازار چایفروشی داشت و من تابستانها کنار او میایستادم و کار میکردم. در آن زمان حتی برای یک بار دوربین عکاسی را از نزدیک ندیده بودم و درواقع هیچگاه عکس خانوادگی نداشتم.
وی افزود: یادم است که در ششسالگی به عروسی عمویم رفته بودم که در آنجا به طور خیلی اتفاقی از آتلیه عکاسی عروس و داماد سر درآوردم و آنقدر گریه کردم تا از من هم یک عکس یادگاری بگیرند و حال اینکه تنها عکس یادگاری من در دوران کودکی، عروسی عمویم است و در همان زمان که برای اولین بار دوربین عکاسی را دیدم و دیگر با دوربین سر و کار نداشتم تا 16 سالگی.
فیلمبردار فیلم سینمایی «کوچه بینام» در ادامه صحبتهای خود با اشاره به موضوع نشست تخصصی این جشنواره، گفت: عنوان این نشست را «سینماپردازی از فیلم تا دیجیتال» انتخاب کردیم که انتخاب این عنوان به منظور درک اهمیت فیلمبرداری است. به این معنا که سینما با برادران لومیر به دنیا آمد و برای اینکه این سینما شکل بگیرد، باید فردی به عنوان فیلمبردار پشت ویزور دوربین قرار میگرفت. بنابراین کسی که پشت دوربین میایستاد، عنصر اصلی سینما را تشکیل میداد. اما مفهوم فیلمبردار با کسی که فقط دوربین در اختیار دارد، متفاوت است.
کلاری تصریح کرد: درواقع کسی که دوربین به دست میگیرد، فردی است که آن را به کار انداخته و به کاراندازی دوربین فیلمبرداری از عهده هر فردی برمیآید؛ یعنی هر کسی میتواند دوربین را روشن و خاموش کند و یا از دنیای اطراف خود فیلمبرداری کند که به نظر من، این حرکت عنوان فیلمبردار را به خود اختصاص نمیدهند.
وی ادامه داد: عنصر سینماپردازی با فیلمبرداری گره خورده است یعنی دوربین باید باشد تا فیلمی ساخته شود. یک فیلم میتواند کارگردان نداشته باشد، میتواند طراحی صحنه، موسیقی، گریم و یا سایر عوامل تولید را نداشته باشد، اما نمیتواند تصویر نداشته باشد و در این مسیر است که فیلمبرداری معنا پیدا میکند.
این فیلمبردار سینمای ایران خطاب به فیلمبرداران حاضر در سالن همایش اقامت میهمانان در آبادان، گفت: من به همه جوانان علاقمند در حوزه تصویر توصیه میکنم، قبل از اینکه فیلمبردار باشند، عکاسی را خوب یاد بگیرند و از واقعیتهای پیرامون خود به درستی عکاسی کنند. به اعتقاد من، دو بحث تکنیک و همچنین اندیشه، خلاقیت و زیباییشناسی لازم و ملزوم یکدیگر هستند و این فیلمبردار است که با قدرت تشخیص و تجربهای که دارد، باید بداند که تکنیک را چگونه در اختیار مفهوم فیلم قرار دهد. در مرحله بعد از قرار دادن تکنیک، اندیشه، خلاقیت و زیباییشناسی، بحث نور است که مطرح میشود. درواقع نورپردازی، کارآمدترین بخش در حوزه فیلمبرداری است و مفهومی متکی به ایده را بازتاب میدهد و حال اینکه اگر همه این بخشها در کنار یکدیگر به درستی قرار بگیرد، عنوان سینماپردازی مطرح میشود.
کلاری در ادامه تصریح کرد: از نگاه من در بخش نور و رنگ، مفاهیم کاربردی را باید تقویت کنیم. حال اینکه نور، ذات و رگ حیات تصویر است و نور به شکلی در هنر فیلمبرداری تعریف میشود که متناسب با مفهوم اصلی فیلمنامه قرار گیرد.
در پایان این نشست که با حضور فیلمبرداران مشتاق به سینمای ایران به خصوص در حوزه فیلمبرداری برگزار شد، جوانان علاقمند سوالات بسیاری از محمود کلاری در حوزه فیلمبرداری پرسیدند و این فیلمبردار سینمای ایران با دقت نظر و بیان تجربه خود در کار با کارگردانهای مختلف، مجموع پرسشهای حاضرین را پاسخ داد و در پایان صحبتهای خود گفت: لازم میدانم در میان همه کارگردانهایی که با آنها کار کردم و برایم قابل احترام هستند و بسیار آموختهام یادی از علی حاتمی کنم، کارگردانی که در سینمای ایران تکرار نخواهد شد.