آخرین اخبار

مجید مظفری بعضی بدشان نمی‌آمد، نتوانیم اجرا برویم

18:01:21 1396/03/17


نرگس کیانی: ایوان (مجید مظفری) خواروبارفروشی بی‌سواد است که شرایط درهم و برهم سیاسی ترغیبش می‌کند تا در انتخابات نامزد شود. همسرش ملانی (سوسن پرور) و دخترش ملودی (نیکی مظفری) هم از این اتفاق خوشحالند. ایوان در این راه به کمک‌های دوست دلالش سِرتا (سام کبودوند) و ژاندارمی دو دوزه‌باز به نام سوکولیچ (محمد لقمانیان) چشم دوخته است. رقیب ایوان در انتخابات، ایوکویچ (وحید آقاپور) است؛ وکیل جوانی که دست بر قضا مستاجر او هم هست و از اواسط داستان دامادش هم می‌شود...   این طرح کلی داستان «نماینده ملت» است؛ اثری به نویسندگی برانیسلاو نوشیچ، دراماتورژی سجاد افشاریان، کارگردانی مجید مظفری و مشاوره محمد عاقبتی. این نمایش با بازی نیکی مظفری، سوسن پرور، مجید مظفری، وحید آقاپور، بهنام شرفی، سام کبودوند، محمد لقمانیان و صحرا جبل‌عاملی تا 19 خرداد هر شب ساعت 21:30 در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه می‌رود. به همین بهانه از مجید و نیکی مظفری، وحید آقاپور، سوسن پرور، محمد لقمانیان و صحرا جبل‌عاملی دعوت کردیم تا در کافه خبر مهمان خبرگزاری خبرآنلاین شوند. آن‌چه در ادامه می‌خوانید، حاصل گفت‌و‌گو با این بازیگران است که از ایراد وارد به «نماینده ملت» در خصوص دوپارگی آن، کمبود وقت و ریسک همه اعضای گروه برای رفتن روی صحنه، جنس کمدی «نماینده ملت»، بازی‌هایشان، مسائل مالی و نسبت این اثر با شرایط روز جامعه گفتند. از راست؛ نیکی مظفری، سوسن پرور، مجید مظفری، وحید آقاپور، محمد لقمانیان و صحرا جبل‌عاملی  یکی از ایراداتی که برخی به نمایش «نماینده ملت» وارد می‌دانند، شروع و اوج آن در ژانر کمدی و پایان یافتنش در ژانر تراژدی است. پاسخ‌تان برای کسانی که این شیوه آغاز و پایان متفاوت را به عنوان عدم انسجام متن تلقی می‌کنند و آن را دوپاره می‌دانند چیست؟ مجید مظفری: گمان من این است که این حرف اشتباه است و اصلا این گونه نیست. مگر ما در ادبیات نمایشی از زمان یونانیان ژانر تراژدی- کمدی نداشته‌ایم؟! (به شوخی) نمی‌دانم اشاره کسانی که شما می‌گویید به کدام پارگی است؟ اگر بپذیریم که تراژدی-کمدی را می‌توان مصیبت‌نامه مضحک یا فکاهی‌نامه مصیبت‌بار هم نامید چون در این گونه نمایشی، یا حوادث و امور جدی و سهمگین را با بیانی طنزآمیز و گروتسک نمایش می‌دهند یا برعکس، امور و حوادث طنزآمیز و بی‌تناسب را با بیانی جدی و متأثرکننده، آیا موافقید که در «نماینده ملت» بخشی از متن کمدی و بخشی دیگر تراژدی است؟ در حالی که این تراژدی- کمدی بودن باید از ابتدا و به موازات هم شکل بگیرد تا پایان تلخ آن را برایمان قابل قبول کند. مجید مظفری: همچنان معتقدم که این گونه نیست و این حرکت از تراژدی به سمت کمدی یا حرکت از کمدی به سمت تراژدی امری متداول است. در «نماینده ملت» یک حادثه یا یک جریان اجتماعی وارد روند عادی زندگی یک خانواده و منجر به ایجاد کمدی می‌شود و هر چه جلوتر می‌رویم همین جریان اجتماعی تراژدی می‌آفریند. این که کجایش دوپاره شده است را نمی‌دانم! البته من نمی‌گویم «نماینده ملت» صد در صد بی‌عیب و ایراد است و بهتر از هر کسی می‌دانم چه ایراداتی دارد و دلیل آن را هم می‌دانم که به زمان کم ما برمی‌گردد. بدون شک اگر سجاد افشاریان به عنوان دراماتورژ وقت بیشتری در اختیار داشت به نتیجه بهتری می‌رسید. او باید اثر برانیسلاو نوشیچ را که اجرای صحنه‌ای‌اش بیش از سه ساعت طول می‌کشد، در زمانی کوتاه به اثری حدودا 70، 80 دقیقه‌ای تبدیل می‌کرد و اگر زمان بیشتری داشتیم قطعا ایرادی که شما به آن اشاره کردید وجود نمی‌داشت. (با کمی تامل) چیزی را که به آن اشاره کردید نمی‌توان پارگی نامید بلکه پرش است. این پرش شاید کمی قابل نقد باشد اما لطمه‌ای به اثر وارد نمی‌کند. وحید آقاپور: و این که پرش هم، جرات می‌خواهد و من به عنوان بازیگر نمایش‌هایی دیده‌ام که از جایی به بعد سویه تراژدی یا کمدی‌شان غالب شده است اما خللی هم در ارتباط مخاطب با آن ایجاد نشده. به نظرم دو فاز جدا داشتن در یک اثر و ممزوج نشدن آن در هم الزاما به عنوان نقص محسوب نمی‌شود. مشکل کمبود زمان‌تان از کجا ریشه گرفت؟ دیر متوجه شدید که نوبت اجرایتان چه زمانی است یا...؟   مجید مظفری: نه این طور نبود. ما از بهمن 95 تاریخ دقیق اجرایمان را می‌دانستیم. همان موقع نمایشنامه «نماینده ملت» را به یکی از دوستان نویسنده‌مان دادم تا دراماتورژی‌اش کند و قصدمان این بود که پیش از انتخابات روی صحنه برویم. ما از اول بهمن تا 15 فروردین منتظر بودیم تا آن دوست نویسنده متن دراماتورژی شده را به دست‌مان برساند که بنا به دلایلی نتوانست و نشد. بعد از آن به سراغ سجاد افشاریان رفتم و او بسیار لطف کرد که این کار را پذیرفت. شاید اگر کس دیگری بود به خاطر زمان کوتاهی که در اختیار داشت، قبول نمی‌کرد. به جز او، هر کدام از بازیگرانم هم سابقه و اعتباری در تئاتر دارند که باید به آن فکر می‌کردند و از همه‌شان متشکرم که ریسک کردند و پذیرفتند فقط با 15، 20 روز تمرین روی صحنه بروند. در واقع خودم و همه گروه بلیت‌مان را خرج «نماینده ملت» کردیم تا این اثر روی صحنه برود و خوشبختانه فکر نمی‌کنم تماشاگران‌مان هم از نتیجه کار ناراضی باشند.   وحید آقاپور: (با لبخند) فکر می‌کنم بزرگترین ریسک را خود مجید مظفری با آن کارنامه کاری درخشانش کرد. مجید مظفری: من می‌دانم که کارمان به خاطر کمبود وقت، کم و کسری‌هایی دارد. موقع تمرین هم استرس بسیار زیادی داشتم. هر چند سعی می‌کردم در جمع به روی خودم نیاورم اما به شدت نگران بودم. حتی گاهی به این فکر می‌کردم که اگر نتیجه قابل دفاع نشود، چطور جواب کارهای قبلی‌ام را بدهم. جدا از این می‌دانستم که حتما خیلی‌ها خواهند پرسید که چه شده که بعد از سال‌ها دوری از کارگردانی تئاتر دوباره برگشته‌ام و قرار است چه کنم؟ که اتفاقا هم می‌پرسیدند و من هر بار ناچار بودم بگویم (با خنده) چیز خاصی نشده! متنی است در مورد انتخابات که تصمیم گرفته‌ایم دور هم جمع شویم و کارش کنیم... نیکی مظفری: (به شدت با احساس) اما من از صمیم قلب و با تمام وجود از این که «نماینده ملت» به اجرا رسید خوشحالم... (مکث می‌کند) همین دیگر، خیلی خوشحالم... چرا؟ چون کسانی بودند که دوست نداشتند این اتفاق بیفتد؟‌ مجید مظفری: بگذارید من به نکته‌ای اشاره کنم. بچه‌های تئاتر وقتی قولی می‌دهند پایش می‌ایستند و می‌شود روی حرف‌شان حساب کرد. شما اگر بازیگر تئاتر نباشید و فقط چهره باشید حاضر نخواهید شد اعتبارتان را پای کاری بگذارید که قرار است با 15، 20 روز تمرین روی صحنه برود و کاری کنید که هم شخصیتی که خودتان بازی می‌کنید قابل دفاع باشد و هم کل اثر. در کار ما هم این طور شد و بازیگرانی که از اهالی تئاتر نبودند، چند روزی آمدند و رفتند. نمی‌گویم کار بدی کردند که رفتند، دیدند نمی‌شود رفتند. من هم نه کس خاصی هستم، نه این متن چیز خاصی است که بگویم کسانی می‌خواستند جلوی اجرایش را بگیرند اما گمان می‌کنم بدشان هم نمی‌آمد که نتوانیم به اجرا برسیم. مسئله‌ای که برای ما اهمیتی هم نداشت چون اگر اهمیت داشت نگران کارهایشان می‌شدم و همان موقع با جزئیات در موردش حرف می‌زدم. اگر وقت بیشتری داشتم مطمئن باشید این اجرا خیلی بهتر از این می‌شد.   به سراغ بازی‌ها برویم. نیکی مظفری اولین بار است که در اثری به کارگردانی پدرش بازی می‌کند؟ نیکی مظفری: من تا به حال تجربه بازی در اثری کمیک را نداشته‌ام و همین طور تجربه کارگردانی شدن توسط پدرم را که «نماینده ملت» سبب‌ساز هر دو شد. ما در نمایش «رویاهای رام نشده» به کارگردانی ایوب آقاخانی با هم همبازی بودیم اما هیچ صحنه‌ای نبود که پارتنر یکدیگر باشیم. کارگردانی شدن توسط پدرتان چطور بود؟ نیکی مظفری: شاید باورتان نشود ولی تا شب اول اجرا واقعا نمی‌دانستم روی صحنه چه باید بکنم. دراماتورژ و کارگردان می‌دانستند از شخصیت ملودی چه می‌خواهند ولی خودم آنقدر درگیر مسائل  و دشواری‌های تهیه‌کنندگی بودم و آنقدر زمان کم بود که تا شب اول گیج بودم و روی صحنه و در ارتباط با دیگر بازیگران بود که به نقش رسیدم. من از ابتدا قصد بازی در نقش ملودی را نداشتم و چند روز مانده به اجرا این تصمیم را گرفتیم. با این که دوست داشتم به خاطر حضور پدرم، در این اثر بازی کنم اما چون نمی‌خواستم او درگیر مسائل مالی شود و ذهنش را با این امور مشغول کند از اول تهیه‌کنندگی را بر عهده داشتم ولی شرایط طوری پیش رفت که بازی در نقش ملودی به تهیه‌کنندگی اضافه شد. پیش از آن سوسن پرور نقش دختر را بازی می‌کرد و بعد قرار شد نقش ملانی، مادر ملودی را بر عهده بگیرد و من نقش ملودی را. ما محمد لقمانیان را بیشتر با نمایش عروسکی، عروسک‌گردانی و صداپیشه‌گی می‌شناسیم و به جز تئاترهای عروسکی خودش با مجموعه‌هایی چون «کلاه قرمزی» و «شکرستان» به یاد می‌آوریمش. تا جایی که می‌دانم تا پیش از این هم سابقه بازی در نمایشی جدی برای  بزرگسالان را نداشته‌اید. محمد لقمانیان: من پیش از آن که به تهران بیایم و وارد دانشگاه شوم در قوچان در کارهای جدی برای بزرگسال بازی می‌کردم و با این که بسیار جوان بودم پیشنهادهای خوبی می‌گرفتم. چون نمایش عروسکی در شهرستان امر شناخته‌شده‌ای نبود برای حضور در عرصه نمایش کاری جز بازی در این گونه آثار نمی‌شد کرد. بعد از آن که وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شدم و فهمیدم نمایش عروسکی رشته‌ای کاملا جدا از بازیگری است، پایم به نمایش عروسکی باز شد و با پیشنهادهای زیادی از طرف خود بچه‌های دانشکده مواجه شدم و این شد که به شکل کامل وارد کار کارگردانی، عروسک‌گردانی و صداپیشگی نمایش‌های عروسکی صحنه‌ای و برنامه‌های تلویزیونی شدم. دلم برای بازی در نمایش بزرگسال تنگ شده بود و دوست داشتم موقعیتش برایم پیش بیاید تا این که سجاد افشاریان به نیکی مظفری معرفی‌ام کرد و کار هم که به واسطه حضور مجید مظفری با آن همه تجربه، وحید آقاپور که در دانشکده سال بالایی‌ام بود و بقیه بچه‌ها، اتفاقی بسیار خوشایند از آب درآمد.     و در مورد نقش سوکولیچ، با توجه به این تخصص‌تان نمایش عروسکی است چطور به نقش این ژاندارمِ دو دوزه‌باز رسیدید؟   لقمانیان: جالب است که همان طور که نیکی مظفری در مورد نقش خودش اشاره کرد، من نیز در طول تمرینات از سوکولیچ دور بودم و رسیدن به آن برایم سخت بود چون نمی‌توانستم ما‌به‌ازای بیرونی‌اش را در ذهنم پیدا کنم و بیشتر به عنوان تیپ می‌شناختمش تا شخصیت اما تبدیل شدنش به تیپ هم بسیار خطرناک بود و اصلا دوست نداشتم این طور بشود. تا یک روز مانده به اجرا می‌دانستم مجید مظفری از سوکولیچ چه می‌خواهد ولی نمی‌دانستم چطور چیزی را که او می‌خواهد روی صحنه نشان دهم یا اصطلاحا دَرَش بیاورم. یادم است محمد عاقبتی مشاور کارگردان یک روز مرا کنار کشید و گفت چرا بازی‌ات عروسکی است؟! (با خنده، به شوخی) هنوز نفهمیده‌ام بازی‌ عروسکی چه طور بازی‌ای است ولی بعد از آن که تست گریم انجام شد و طراحی دکور را دیدم اوضاع کمی بهتر شد. چون در شروع کار نقشی نداشتم، روزهای اول بین تماشاگران می‌نشستم و صحنه‌های قبل از ورود خودم را می‌دیدم و آن موقع بود که فهمیدم با توجه به بازی بازیگران مقابلم چطور باید بازی کنم. محمد لقمانیان اشاره کرد که از تبدیل شدن سوکولیچ به تیپ می‌ترسیده و دوست نداشته این طور شود. این مسئله برای شما به عنوان کارگردان چقدر اهمیت داشت؟ مجید مظفری: من اصولا از تیپ‌سازی به شدت دورم و اگر نقش‌هایی را که خودم بازی کرده‌ام ببینید تایید می‌کنید که هیچ کدام شبیه هم نیستند. سعی کرده‌ام تا جایی که می‌توانم هیچ وقت تیپ بازی نکنم و از بازیگرانم هم چنین چیزی نخواهم. در «نماینده ملت» هم طبق صحبتی که با سجاد افشاریان داشتیم تصمیم گرفتیم تا جایی که می‌شود نقش‌ها را به سمت شخصیت شدن ببریم.  نمی‌دانم چقدر موفق بوده‌ایم و منکر این نیستم که در لحظاتی نقش خودم هم به تیپ نزدیک می‌شود ولی همه تلاشمان این است که خودمان را کنار بکشیم. وحید آقاپور شاید در دنیای تصویر چهره نباشد اما قطعا در تئاتر چهره است. بازیگر نقش ایوکویچ، وکیل جوانی که نماینده حزب مخالف دولت در انتخابات و مستاجر و داماد رقیبش ایوان (مجید مظفری) هم هست. احساسی که در صحنه اول منتقل می‌کنید نوعی از دست و پا چلفتی بودن است اما کم‌کم به عنوان سیاستمداری می‌شناسیمتان که شاید حتی ازدواجش با ملودی (دختر ایوان- نیکی مظفری) هم براساس سیاستی بوده است اما متن به گونه‌ای است که نمی‌توانیم در این مورد مطمئن باشیم. آقاپور: در مورد آشکار شدن تدریجی خصوصیات ایوکویچ با شما موافقم. نگاه من این بود که ایوکویچ در زندگی شخصی خود انسانی ماخوذ به حیا و خجالتی است اما در عرصه سیاست برخلاف ایوان راه را بلد است و به مسیر اشراف دارد. نکته‌ای که در متن اصلی بود و در نمایش فعلی ما نیست این بود که ایوکویچ به این دلیل داماد ایوان می‌شود که عمه‌اش از وجود شبکه فامیلی گسترده ایوان آگاه است و می‌خواهد با گرفتن دختر او برای برادرزاده‌اش رأی این شبکه فامیلی گسترده را در انتخابات در سبد ایوکویچ بریزد. آن زمان هنوز بحث کاندیداتوری ایوان مطرح نشده و چشم امید ایوکویچ و عمه‌اش به رأی فامیل‌های اوست که با کاندید شدن خود ایوان امیدشان از دست می‌رود. این چیزی است که در متن فعلی ما کم رنگ‌تر شده و تماشاگر را به این نتیجه می‌رساند که ایوکویچ جدا از مسائل سیاسی عاشق ملودی شده است.   و در مورد پرداخت لحظات کمیک. قبول دارید که جنس کمدی «نماینده ملت» را می‌توان هم کمدی موقعیت دانست و هم ندانست؟! آقاپور: من به عنوان یک بازیگر ترجیح می‌دهم اگر قرار است در کاری کمیک بازی کنم از نوع کمدی موقعیت باشد ولی در مورد «نماینده ملت» برداشتم این است که آن‌چه به عنوان کمدی موقعیت می‌بینیم یک مفهوم کلی پراکنده شده در تمام طول اثر است و به طور شاخص موقعیت‌های کمیک ندارد و عمده لحظات کمیک توسط خود شخصیت‌ها شکل می‌گیرد؛ چه از طرف ایوان (مجید مظفری) که یک کاراکتر متوهم، ساده‌اندیش و زودباور است، چه از طرف مادر (سوسن پرور) که یک کاراکتر سخت‌گیر، وسواسی و عامی است، چه از طرف ایوکویچ که شخصیتی خجالتی، بچه‌ننه و دست و پا چلفتی اما تحصیل‌کرده و مطلع از علم سیاست است و چه از طرف سایر شخصیت‌ها. (با لبخند) و این که اگر کمدی موقعیت در نمایش ما پررنگ‌تر می‌بود به شخصه خوشحال‌تر می‌شدم. و منظورتان از کمدی موقعیتی که به شکل کلی در اثر پراکنده شده است چیست؟ آقاپور: این که فردی کاملا بی‌ربط به دنیای سیاست تصمیم می‌گیرد برای انتخابات مجلس کاندید شود... سوسن پرور: و این که رقیبش دامادش است و این که زیر یک سقف با هم زندگی می‌کنند... وحید آقاپور کاملا درست می‌گوید، موقعیت کمیک در «نماینده ملت» خیمه‌ای است که از همان اول زده می‌شود و اگر بازیگران طنازی‌هایی نداشته باشند ممکن است آن موقعیت کمیکِ کلی فراموش شود یعنی صد در صد نیاز به طنازی بازیگر دارد. با این حساب چه شد که وحید آقاپور پیشنهاد بازی در «نماینده ملت» را پذیرفت؟ آقاپور: دلیل اصلی من حضور مجید مظفری بود. برای منی که بازیگرم، وجه بازیگری مجید مظفری مهم‌تر از وجه کارگردانی اوست. او کارنامه بسیار درخشانی در حوزه بازیگری دارد و از بازیگران محبوب بهرام بیضایی بوده است. در جلسات اول تمرین از او پرسیدم چرا این متن را دست گرفته است و او گفت دوست داشته نقش ایوان را بازی کند و اگر کس دیگری کارگردانی کار را بر عهده می‌گرفت از این که می‌توانست تمام تمرکزش را روی بازی بگذارد خوشحال‌تر می‌شد. همان زمان بود که چون هنوز تیم بازیگرها کامل نشده بود و چند نفری آمده و رفته بودند گفت اگر ببیند نمی‌شود انصراف خواهد داد. من به شخصه از این که توانستم در تحقق خواست مجید مظفری برای بازی در نقش ایوان سهمی داشته باشم، بسیار خوشحالم و لذتی که بعضی شب‌ها از زنده شدن نقش ایوان روی صحنه در وجود او احساس می‌کنم باعث لذت بردن خودم می‌شود. ظاهرا تماشاگران هم با وجه بازیگری‌تان بیش از وجه کارگردانی‌تان ارتباط برقرار می‌کنند چون با ورودتان به صحنه در صحنه دوم دست می‌زنند. مجید مظفری: دو شب اول که وارد صحنه شدم، تماشاگران لطف کردند و دست زدند اما چون خودم دوست نداشتم این اتفاق بیفتد شب سوم طوری وارد شدم که دیگر دست نزدند و تا الان هم نزده‌اند. چون معتقدم باید برای شایستگی بازیگرانم دست بزنند نه برای شخص من. چه کردید که دیگر نزدند؟! مجید مظفری: (با خنده) آن دیگر به فوت کوزه‌گری‌ای که بلدم برمی‌گردد که چطور روی صحنه بیایم که دست بزنند و چطور بیایم که دست نزنند. همان طور که وحید آقاپور گفت اگر کارگردان دیگری پیدا می‌کردید تمام تمرکزتان را روی ایوان می‌گذاشتید؟ مجید مظفری: کاملا درست می‌گوید. دلیل اصلی علاقه من به بازی در این نقش به متن اصلی اثر نوشته برانیسلاو نوشیچ برمی‌گردد. بعد از این که تصمیم گرفتیم متن دراماتورژی شود، مرتب با سجاد افشاریان در مورد این که ایوان را چه طور می‌بینم صحبت می‌کردم اما همان طور که اشاره کردم به دلیل وقت کوتاهی که در اختیار داشتیم شاید نتوانستیم چیزی را که می‌خواستیم تمام و کمال دربیاوریم. به علت وقت کوتاهمان حتی به این فکر کردم که بازیگری برای نقش ایوان پیدا کنم و تمرکزم را روی کارگردانی بگذارم اما با اضافه شدن محمد عاقبتی به گروه کارگردانی، خیالم کمی راحت و نظرم عوض شد. من تا به حال نقشی را بازی نکرده بودم که از نقطه‌ای به نقطه‌ای کاملا متضاد با کنتراستی شدید برسد. الان هم کاملا می‌دانم که بازی‌ام کم و کسری‌هایی دارد اما آن‌چه همچنان امیدوار نگه‌ام می‌دارد بازخوردهایی است که از اعضای گروه و تماشاگران می‌گیرم.    صحرا جبل‌عاملی نخستین بار است که روی صحنه می‌رود؟ صحرا جبل‌عاملی: من سابقه حضور در کارهای تصویری را داشته‌ام ولی اولین دفعه است که در نمایشی بازی می‌کنم و «نماینده ملت» از بهترین تجربه‌های زندگی‌ام است. شخصیتی که بازی می‌کنم از خودم خیلی دور است اما چالش خیلی خوبی برایم است و از این که هر شب خودم را با این نقش به چالش  بکشم لذت می‌برم. برای بازی کردن از چیزی نمی‌ترسم و دوست دارم بازی در نقش‌های مختلف را امتحان کنم. سوسن پرور در «نماینده ملت» در اکثر صحنه‌ها به همراه هر کسی که پارتنرش است بار کمدی اثر را به دوش می‌کشد. شاید از این لحاظ بتوان گفت به نقشی که در نمایش «دپوتات» به کارگردانی اتابک نادری بازی می‌کردید شبیه شده‌اید.   پرور: با شبیه بودن این دو نقش به یکدیگر کاملا مخالفم. در «دپوتات» زن کلفت‌مابی بودم که... اشاره‌ام به بر دوش کشیدن بخشی از بار کمدی در هر دو اثر توسط شماست. پرور: بگذارید صادقانه بگویم. اگر آن بخش از تمرینات را که من نقش دختر، ملودی را بازی می‌کردم کنار بگذارید از زمانی که نقش مادر، ملانی را بر عهده گرفتم کاملا به شیوه کمدی برخورد کردم همراه با حرکات اغراق‌آمیز خاصی که دوست‌شان دارم اما (با خنده) در نطفه خفه شدم! و مجید مظفری گفت اساسا به هر چیزی که فکر کرده‌ام فراموشش کنم چون اصلا نمی‌خواهد نقش مادر کاریکاتورطور باشد. روزهای آخر تمرین طوری شده بود که احساس می‌کردم ملانی برایم باری عاطفی دارد و مثلا خیلی دلم نمی‌آمد بر سر ملودی داد بزنم چون یادم می‌آمد که خودم هم در جوانی چنین شیطنت‌هایی می‌کرده‌ام و به همین خاطر اگر می‌خواستم دعوایش کنم که چرا پشت در اتاق ایوکویچ می‌ایستد، با مهربانی همراه بود.   از طرف دیگر نیکی چون مسئولیت‌های دیگری جز بازی بر عهده داشت و ناچار بود تمرکزش را روی چند کار بگذارد و گاهی اوقات سر تمرین بود اما واقعا نبود و مجبور بود حواسش به چند چیز باشد، باعث شد که من هم دیرتر به نقش برسم. فکر می‌کنم بازبینی را هم رد کرده بودیم و چند روز مانده به اجرا دست‌مان از طرف مجید مظفری باز گذاشته شد که اگر می‌خواهیم چیزی هم از خودمان به نقش اضافه کنیم. به همین دلیل من (با خنده) فتیله کمدی‌ام خیلی پایین کشیده شد و شاید هم خاموش شد و اگر لحظات خنده‌داری در بازی‌ام هست به جرات می‌گویم که از شروع اجرا به بعد است و از انرژی‌ای که روی صحنه به سمت هر بازیگری می‌آید و به شکل بداهه لحظاتی را می‌آفریند. پس دوست داشتید نقش‌تان بیش از این بار کمدی داشته باشد؟ پرور: همان‌طور که وحید آقاپور گفت که مثلا دوست داشته بار کمدی موقعیت اثر بیشتر باشد من هم دوست داشتم نقشم اغراق‌آمیزتر از این باشد و بتوانم آن مادری را که در ذهن دارم روی صحنه ببرم (با لبخند) که مجید مظفری به عنوان کارگردان تصمیم گرفت این طور نباشد و من هم همان کاری را کردم که او خواست و فکر می‌کنم اتفاقا همین عامل باعث شد که این نقش تبدیل به تیپ نشود و شخصیت بماند.     بحث دیگری که هست مسائل مالی است. با توجه به این که «نماینده ملت» تهیه‌کننده دارد چه میزان با مشکلات مالی دست و پنجه نرم کردید؟ نیکی مظفری: همان طور که اشاره کردم علت اصلی این‌که من تهیه‌کنندگی این کار را بر عهده گرفتم این بود که نمی‌خواستم پدرم ذهنش را درگیر مسائل مالی کند و دوست داشتم تمرکزش را روی بازیگری و کارگردانی بگذارد. می‌دانم که دور از ذهن است و اتفاق افتادنش بعید اما باور کنید هر گروه نمایشی نیاز دارد که پیش از شروع کارش بودجه‌ای چشمگیر از مرکز هنرهای نمایشی دریافت کند. من در «نماینده ملت» روز اولی که به عنوان تهیه‌کننده با بازیگران تماس گرفتم قبل از هر چیز در مورد مسائل مالی صحبت کردم و گفتم ایده‌آلم این است که مانند یک پروژه سینمایی پیش‌قسطی تقدیمشان کنم، میانه اجرا قسط دوم را بپردازم و در پایان اجرا با همه‌شان تسویه کرده باشم که خوشبختانه تاکنون نیز همین طور شده است. تک‌تک بازیگرانی که مثلا دو یا سه ماه درگیر یک نمایش هستند در طول آن مدت نمی‌توانند کار دیگری بکنند و درآمد دیگری هم ندارند. از سوی دیگر تئاتر پیش‌تولید دشواری دارد و روز اولی که روی صحنه می‌روید هزینه‌های زیادی برای طراحی صحنه و دکور، طراحی لباس، طراحی گریم و... کرده‌اید. به همین دلیل به شدت به نیازمندی هر نمایشی به بودجه‌ای چشمگیر از طرف مرکز هنرهای نمایشی معتقدم اما متاسفانه همه‌مان تجربه کرده‌ایم و می‌دانیم بارها پیش آمده که مثلا شش یا هفت ماه از اجرایمان گذشته و همچنان پولی دریافت نکرده‌ایم.  و سوال آخر در مورد نسبت نمایش «نماینده ملت» با شرایط روز جامعه. گمان نمی‌کنید استفاده از تک جملاتی که در زمان انتخابات در خیابان می‌شنیدیم در اثرتان، باعث می‌شود کار تاریخ مصرف‌دار شود؟ مجید مظفری: نه این طور گمان نمی‌کنم. جالب است بدانید پیشنهادی گرفته‌ام در مورد این که همین اثر را در دوران انتخابات چهار سال آینده مجددا اجرا کنم منتها سر صبر. «نماینده ملت» به جریانی اجتماعی می‌پردازد که وارد خانواده‌ای ‌شده و منجر به از هم پاشیدن آن می‌شود. جریانی که طی آن یک نفر بدون هیچ دانش سیاسی و صرفا با توسل به فساد موجود در ساز و کار رسیدن به قدرت تصمیم می‌گیرد نامزد انتخابات شود. ناگفته نماند که بخشی از انتقاد ما متوجه مردمی است که چنین افرادی را انتخاب می‌کنند و بدون مطالعه رأی می‌دهند. به عنوان مثال در انتخابات چهارمین دوره شورای اسلامی شهر تهران تعدادی از ورزشکارانی رأی آوردند که هم مدال‌آور بودند و هم محبوب اما وقتی حادثه‌ای مثل ساختمان پلاسکو رخ داد و تحقیق و تفحصی صورت نگرفت حق توهین و فحاشی به آن نمایندگان را نداریم. چون یا خودمان به همان‌ها رأی داده‌ایم یا با رای ندادنمان باعث انتخاب شدن آن‌ها شده‌ایم. در پایان این که به شخصه معتقدم هنرمند در اثرش نباید مدافع منافع هیچ کدام از جناح‌های سیاسی موجود در دوران زیستش شود و نباید در این مورد قضاوت کند اما هر هنرمندی قطعا عقاید شخصی هم دارد که مانند هر انسان دیگری مجاز به ابراز آن است. با این که حسن روحانی در چهار سال اول ریاست جمهوری‌اش کار زیادی برای هنر و هنرمندان نکرد اما باز هم بچه‌های هنرمند پایش ایستادند. عکس‌ها: زاوش محمدی

57242  


تله سینما

خبرآنلاین

عناوین تصادفی