آخرین اخبار

بهار هنوز هم اینجاست!

18:01:31 1396/01/28


با ارجاع به فاصله گذاری برشتی می توان به فاصله گذاری برنامه‌ای با تلویزیون نیز پرداخت و بر همین مبنا به ویژه‌برنامه‌های تلویزیون خارج از گفتمان زمانی - هیجانی ایام نوروز نگاه کرد و آن را مورد بازخوانی قرار داد. در این میان به نظر می رسد برنامه «بهار اینجاست» شبکه دوم را می توان از نمونه های دیگر متمایز کرد که هم ساختار و شمایل متفاوتی داشت و هم در نسبت با ماهیت شبکه‌ای خود، صورت بندی شده بود. در واقع می‌توان «بهار اینجاست» را واجد دو سویه کودکانه و عیدانه دانست که از ساختار دو قطبی برخوردار بود. از یک سو آیتم های ویژه مربوط به نوروز و سال تحویل و از سوی دیگر بخش های مربوط به سریال «محله گل و بلبل» که پژمان بازغی و داریوش فرضیانی به عنوان مجریان برنامه دو سوی این قطب ها را نمایندگی می کردند. ترکیبی که هم ماهیت شبکه دو و برنامه «محله گل و بلبل» را در درون خود جای داده بود و هم هویت نوروزی خود را با آن تلفیق کرده و از این دو بعد هم تنوع هویتمند و آیتمی به برنامه بخشید و هم ریتم و ضرب آهنگ تندتری که مناسب با حال و هوای نوروز و حس و حال کودکانه است به آن داد و هم رنگ آمیزی حسی را با رنگ آمیزی دکور و لوکیشن برنامه در هم آمیخت تا در نهایت حس شادی و شوق عید را به مخاطب منتقل کند. شاید آنچه از میان عناصر و مولفه های مختلف این ویژه برنامه بیش از هر چیز به چشم می آید دکور بندی و طراحی صحنه این برنامه باشد که در همان نگاه و چشم انداز اول، نظر مخاطب را به خود جلب می کرد و متناسب با حال و هوای عید و کودکان بود. رنگ نیز به کمک این فضا آمد تا در نهایت یکی از متفاوت ترین و جذاب ترین برنامه های ترکیبی در نوروز در این شبکه شکل بگیرد. دکوربندی «بهار اینجاست» را می توان دست کم به دو بخش عمده تقسیم کرد یکی طراحی استودیویی و دیگری طراحی و دکوربندی نمایشی که در رفت و برگشت های دوربین بین این دو فضا برجسته تر می‌شد. ضمن اینکه دکوربندی داخل استودیویی و به اصطلاح استیچ اصلی نیز خود به دو بخش تقسیم می شد که یک طراحی پیرامونی و پس زمینه ای بود و دیگری طراحی و دکوربندی مرکزی و محل نشستن مجری و مهمانان که از یک اتومبیل دو نیم شده زرد رنگ شاد استفاده شده بود که فارغ از زیبایی های بصری و چشمی و در یک تاویل نشانه شناختی می توانست تاکیدی بر فرهنگ رانندگی و تصادفی جاده ای در ایام نوروز هم باشد. این سویه زیبایی شناختی  را می توان در پوشش و نوع و رنگ لباس مجریان برنامه نیز ردیابی کرد که هم از امتیاز شیک بودن برخوردار بود و هم انتقال حس نو شدن و شادی. این دو امتیاز یعنی طراحی و دکور خلاقانه و شاد و مجریان خوش رنگ و لباس از این حیث اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که در ساخت ویژه برنامه های عیدانه و نوروزی کمتر به این مولفه بصری مهم توجه می شود. ضمن اینکه طراحی اتومبیل دو نیمه، فضای سفر و  حس و حال دیدار صمیمانه مجری و مهمانان را بیشتر منتقل می کرد. اما همه این ویژگی‌های خرد و جزیی نگرانه را باید در کلیت مهم تری تعریف کرد که به همه این رنگ و بوها و به همه این عناصر و مولفه‌های اجرایی و ترکیبی، معنا و هویت می بخشد و آنهم هویت و روح ایرانی است که در کالبد «بهار اینجاست» جاری بود. این هویتمندی را هم می توان در دکور بندی برنامه ردیابی کرد و هم نوع مراودات و معاشرت بین مجریان و مهمانان که به نوعی مبتنی بر فرهنگ و تمدن ایرانی بود و برساخته خرده فرهنگ های نوروز باستانی. ردپای این هویت ایرانی را در موسیقی برنامه نیز می توان جستجو کرد هم از حیث فرم و آهنگسازی و هم از نظر معنا و مضمون اشعار و ترانه ها. هویتمندی ملی و ایرانی فارغ از تناسخ های درون متنی که به انسجام معنای برنامه کمک کرد ه سنخیت و همدلی بیشتر مخاطب با حال و هوای برنامه نیز منجر شد. «بهار اینجاست» را می‌توان پیش شماره و مقدمه شروع برنامه «محل گل و بلبل» هم دانست که در روزهای عید از همین شبکه پخش می شد و ترکیب آن با ویژه برنامه سال تحویل، نوعی معرفی آن به مخاطب بود. تمهیدی که رای ورود مهمانان به برنامه در نظر گرفته شده بود ضمن اینکه خلاق و نوآورانه بود به این معرفی کمک می کرد. به این معنا که لوکیشن «محله گل و بلبل» ورودی مهمان به صحنه بود و از طریق نمایشی که در آنجا بین مهمانان و بازیگران صورت می گرفت هم یک نوع درام شکل می گرفت و هم صمیمت و ارتباط حسی بیشتری با مهمان برنامه برای مخاطبان فراهم می شد. در واقع مهمانان توسط عموپورنگ و تیمش و از دهلیز «محله گل و بلبل» به صحنه و لوکیشن ویژه برنامه ورود پیدا می کردند که در این فاصله به واسطه برخورد با نگهبان شهرک که امیر محمد متقیان نقش آن را ایفاء می کرد در نهایت ورود مهمان هم جزیی از کلیت برنامه می شد و مثل برنامه های مشابه صرفا به گپ و گفت بین مجری و مهمان ختم نمی شد که در نوع خود تازگی داشت. آیتم بندی های برنامه تقریبا سویه مینی مالیستی داشته و تلاش شده بود آنقدر طولانی نباشد تا حوصله بیننده سر برود و برنامه کسالت بار شود. رفت و برگشت های که بین دو لوکیشن اصلی و «محله گل و بلبل» صورت می گرفت از یک سو و تنوع مهمانان از حیث منزلت اجتماعی و نه لزوما تعدد آنها به تنوع محتویی برنامه کمک کرده و از طیف های مختلف بازیگر، بازیکن ،روحانی، مسئول راهیان نور و خواننده در آن حضور داشتند. ضمن اینکه موسیقی خود به عنوان یک مولفه اصلی، حضور پررنگ و البته متنوعی در بر برنامه داشت به این معنی که هم شاهد موزیک ویدئوهای مربوط به بهار و عید بودیم و هم موسیقی زنده، هم از صدای خواننده های مختلف در کلیپ های تصویری استفاده شده بود و هم حجت اشرف زاده به عنوان خواننده ثابت اجرای استودیویی داشت. ضمن اینکه عموپوررنگ هم موسیقی های شاد کودک را در ارتباط با موضوع و حال و هوای عید اجرا می کرد که در نهایت عنصر شادی بخش و انرژی زای برنامه تامین می شد. همچنین پویایی و تحرک عمو پوررنگ به عنوان یکی از مجریان برنامه در کنار پژمان بازغی یک کنتراست جذابی را شکل می داد که تنوع و ریتم برنامه را برجسته تر می کرد. واقعیت این است که در چند سال گذشته و از جمله امسال ویژه برنامه‌های مناسبتی تلویزیون از الگو و مدل مشترک و تکراری استفاده می کرد و بیشتر به گپ و گفت‌های مجری- مهمان ختم می شد اما بهار اینجاست با شکل‌دهی به یک ساختار ترکیبی نمایشی- اجرا، دکور بندی خلاقانه و متفاوت و نوع روایتی که در روند برنامه خود برگزیده بود توانست به نوعی ساختار شکنی دست بزند و ویژه برنامه ویژه تری را به مخاطبانش عرصه کند. 58244    


تله سینما

خبرآنلاین

عناوین تصادفی