آخرین اخبار

بازی در شرایطی که بعد از 30 سال برایم هنوز بسیار عجیب است

18:04:09 1395/07/08


بیش از 50 سال است تئاتر کار می‌کنم و دوره‌های مختلفی را پشت سر گذاشته‌ام. وقتی به پشت سرم نگاه می‌کنم، فعالیت‌های‌مان در دوران جنگ، فصل عجیبی از کتاب عمر من را تشکیل می‌دهد. 

اوضاع تئاتر کشور تا قبل از موشک‌باران تهران تقریبا عادی بود. مردم به شرایط جنگی عادت کرده بودند و زندگی جریان داشت. شاید یکی از دلایل این موضوع، طولانی شدن جنگ و مدیریت شهرها در شرایط جنگی بود. روحیه مردم خوب بود و حس همکاری و روابط انسانی در سطح بهتری نسبت به امروز قرار داشت. به هر حال نباید فراموش کنیم که ما تازه انقلاب را پشت سر گذاشته بودیم.  با شروع جنگ یکی از نمایش‌هایی که من در مقام بازیگر در آن حضور داشتم، «استنطاق» یا «بازجویی» نوشته پیتر وایس بود که سال 61 به کارگردانی فردوس کاویانی در سالن چهارسو مجموعه تئاتر شهر اجرا شد. یک سال بعد از آن، ایرج راد نمایش «دکتر فاستوس» را در همان سالن روی صحنه برد که من هم در آن نقش اصلی را بازی می‌کردم. رضا قاسمی، سال بعد «ماهان کوشیار» را در چهارسو اجرا کرد تا من سه سال پیاپی در چهارسو روی صحنه بروم. قاسمی همچنین سال 65 «معمای ماهیار معمار» را در سالن اصلی تئاتر شهر اجرا کرد تا من در مقام بازیگر دومین تجربه همکاری با او را از سر بگذرانم. بعد از شروع موشک‌باران تهران در 10 اسفند 1366، تعداد تماشاگران تئاتر به شدت افت کرد. به خاطر دارم که نمایش «شب یهودا» نوشته محمد رحمانیان را سال 67 در خانه نمایش اداره تئاتر روی صحنه بردم؛ اثری که خودم هم در آن بازی می‌کردم. بازی روی صحنه در حالی که هر لحظه ممکن بود آژیر قرمز زده شود، هنوز برایم باورنکردنی و عجیب است. بعد از موشک باران، تهران خلوت شد و بسیاری از مردم به شهرهای دیگر رفتند. ما در حالی روی صحنه می‌رفتیم که تماشاگران کمی داشتیم و هر لحظه هم امکان داشت خانه نمایش مورد اصابت موشک عراقی ها قرار بگیرد. آن‌چه از آن دوره برایم به یادگار مانده، این است که با توجه به شرایط جنگی، مردم خوب زندگی می‌کردند و روابط انسانی، رعایت اخلاق و حس همکاری بسیار بهتر از اکنون بود. 5757


تله سینما

خبرآنلاین

عناوین تصادفی