آخرین اخبار

عیدی که خودخواهی‌ها را باید قربانی کرد

18:01:39 1395/06/22


اکنون عید قربان است! ... این را تو خود می دانی، تو خود آن را، او را - هر چه هست و هر که هست - باید به منا آوری و برای قربانی، انتخاب کنی، من فقط می توانم نشانی هایش را به تو بدهم: آنچه تو را، در راه ایمان ضعیف می کند، آنچه تو را در "رفتن"، به "ماندن" می خواند، آنچه تو را، در راه "مسئولیت" به تردید می افکند، آنچه تو را به خود بسته است و نگه داشته است، آنچه دلبستگی اش نمی گذارد تا " پیام" را بشنوی، تا حقیقت را اعتراف کنی، آنچه تو را به "فرار" می خواند. آنچه تو را به توجیه و تاویل های مصلحت جویانه می کشاند، و عشق به او، کور و کرت می کند؛ ابراهیمی و "ضعف اسماعیلی" ات، تو را بازیچه ابلیس می سازد. ذبح انسان و روش قربانی کردن در دوران باستان قربانی، امروزه به ویژه در میان مسلمین با هدف و انگیزه تقرب و یا عمل به نذر است و منحصراً با ذبح حیوانی که برای مراسم در نظر گرفته شده است به انجام می رسد ولی در گذشته های دور و در میان قبایل گوناگون با انگیزه ها و شیوه های متفاوتی (از قبیل قربانی کردن حیوان و انسان) انجام می یافته است. انگیزه ها واهداف قربانی در میان قبایل و طوایف دوره باستان که بیشتر آنان ارباب انواع ( خدای خورشید، آسمان، زمین، ماه، باران و...) را می پرستیدند شامل موارد زیر بوده است: • ایمنی از خشم خدا و طلب یاری از او: مومنان در جریان عبادت خود را به مذبح که در جلوی معبد قرار داشت می رساندند و به وسیله قربانی و نماز از خشم خدا ایمنی می یافتند و یاری او را جلب می کردند.
• قربانی انسان به خاطر دوستی: که گاه افراد انسانی قربانی می شدند.
• جلب خشنودی خدایان: انسان دوره باستان به واسطه آنکه خود را در برابر طبیعت ناتوان و رویدادهای آن را خارج از اختیارات خود و در مقابل منافع خود می دید همواره برای برآوردن خواستهایی نظیر رویش محصول، یافتن شکار، بارش باران، فرونیامدن صاعقه و امثال اینها برای الهه های این پدیده های طبیعی قربانی می کرد.
• هنگام شیوع بیماری: هنگام شیوع بیماری های خطرناک در "ماسالی" ، یکی از بینوایان شهر را جامه مقدس می پوشاندند و از بیت المال اطعام می کردند و سپس او را با شاخه های مقدس می آراستند و در میان مردمی که تصور می کردند با این عمل گناهانشان بخشوده می شود، او را از بالای صخره به زیر می انداختند.
• هنگام قحط و غلا: مردم "آتن " هنگام قحط و غلا در شیوع طاعون و امراض دیگر یک یا چند نفر از افراد بشر را قربانی می نمودند تا شهر خود را پاک سازند.
• برای پیروزی در جنگ: سپاهیان قبل از آغاز جنگ برای پیروزی خود قربانی تقدیم می کردند.
• تطهیرمحل تشکیل مجالس عمومی:در آتن برای تطهیر محل تشکیل مجالس عمومی خوکی قربانی می کردند.
• گریزاندن ارواح تبهکار و مصیبت: این آئین به ویژه در میان رومیان انجام می گرفت. دسته ایی برگرد چیزی که می بایست پیراسته شود می گشتند و نماز می گزاردند و قربانی می کردند و بدین گونه ارواح تبهکار را می پراکنده، مصیبت را می گریزاندند. این عمل به ویژه برای محصول، رمه، سیاه و شهر به کار می رفت.
• دفع بحران بزرگ: بعضی از اقوام باستانی به هنگام بحران های بزرگ، کودکانی تا سیصد تن را در عرض یک روز قربانی می کردند.
• کفاره گناهان: در حالات یهود می خوانیم که آنها برای کفاره گناهان خویش قربانی می کردند.
شیوه های قربانی به طرق گوناگونی نه شاید به گوناگونی انگیزه ها و اهداف آن انجام می گرفت که پرتاب کردن از صخره، استفاده از تبردو دم و سوزاندن قربانی از این روش هاست. پاسخ مرحوم دکتر علی شریعتی به روشنفکران درباره عیدقربان «نیمه روشنفکران بی درد و دل، خرده می گیرند که قربانی چرا؟ خدا چراخون را دوست بدارد؟ شگفتا ! شگفتا ! چرا نمی فهمند؟ این او نیست که خون می طلبد ، قربانی می خواهد، این عاشق استکه بدان سخت نیازمند است. می خواهد به او ، نه ، به خودش‌ ،به دلش ،ایمانش ، نشان دهدکه :من اسماعیلم را نیز قربانی تو می کنم! نشان دهد که من در دوست داشتن ،در ایمانم مطلقم! مطلق! آری قربانی! عشق تشنه می شود، خون بایدش داد.سرد می شود، آتشش باید زد. گرسنه می شود، قربانی بایدش کرد. عشق با قربانی،با خون ، نیرو می گیرد ، زلال می شود، رشد می کند،پاک و بی لک می شود،گرم و نورانی می شود..... از هر چه جز خود زدوده می گردد، مجرد ، بی غشی ، صافی ، ناب! و اکنون عید قربان است! ... این را تو خود می دانی، تو خود آن را، او را - هر چه هست و هر که هست - باید به منا آوری و برای قربانی، انتخاب کنی، من فقط می توانم نشانی هایش را به تو بدهم: آنچه تو را، در راه ایمان ضعیف می کند، آنچه تو را در "رفتن"، به "ماندن" می خواند، آنچه تو را، در راه "مسئولیت" به تردید می افکند، آنچه تو را به خود بسته است و نگه داشته است، آنچه دلبستگی اش نمی گذارد تا " پیام" را بشنوی، تا حقیقت را اعتراف کنی، آنچه تو را به "فرار" می خواند. آنچه تو را به توجیه و تاویل های مصلحت جویانه می کشاند، و عشق به او، کور و کرت می کند؛ ابراهیمی و "ضعف اسماعیلی" ات، تو را بازیچه ابلیس می سازد. در قله بلند شرفی و سراپا فخر و فضیلت، در زندگی ات تنها یک چیز هست که برای بدست آوردنش، از بلندی فرود می آیی، برای از دست ندادنش، همه دستاوردهای ابراهیم وارت را از دست می دهی، او اسماعیل توست، اسماعیل تو ممکن است یک شخص باشد، یا یک شیء، یا یک حالت، یک وضع، و حتی، یک " نقطه ضعف"! ... و اکنون، ابراهیمی، و اسماعیلت را به قربانگاه آورده‌ای. اسماعیل توکیست؟ چیست؟ مقامت؟ آبرویت؟ شغلت؟ پولت؟ خانه‌ات؟ باغت؟ اتومبیلت؟ خانواده‌ات؟ علمت؟ درجه‌ات؟ هنرت؟ روحانیتت؟ لباست؟ نامت؟ نشانت؟ جانت؟ جوانیت؟ زیبایی‌ات؟ و .... من چه می‌دانم؟ این را باید خود بدانی و خدایت. من فقط می‌توانم نشانی هایش را به تو بدهم، آنچه تو را در راه ایمان ضعیف می‌کند، آنچه تو را در راه مسئولیت به تردید می افکند، آنچه دلبستگی‌اش نمی‌گذارد تا پیام حق را بشنوی و حقیقت را اعتراف کنی، آنچه تو را به توجیه و تاویل‌های مصلحت‌جویانه و ... به فرار می‌کشاند و عشق به او کور و کرت می‌کند و بالاخره آنچه برای از دست ندادنش، همه دستاوردهای ابراهیم وارت را از دست می دهی، او اسماعیل تو است! اسماعیل تو ممکن است یک شخص باشد یا یک شیئی، یا حالت، یا یک وضع، و یا حتی یک نقطه ضعف! تو خود آن را هر که هست و هر چه هست باید به منی آوری و برای قربانی انتخاب کنی. چه: ذبح گوسفند به جای اسماعیل قربانی است، و ذبح گوسفند به جای گوسفند قصابی!!! »   فلسفه عید قربان از بیان آیت الله جوادی آملی آیت الله جوادی آملی در سخنانی به تشریح مفهوم و فلسفه عیدقربان پرداخته است: مهم‌ترین نکته‌ای که در اعیاد برای ما مطرح است این است که شما می‌بینید اسلام بر اساس آن حق‌محوری، میلاد هیچ شخصی را عید معرفی نکرد روزی که مثلا پیامبر به دنیا آمد، روزی که امامی از ائمه به دنیا آمدند که یک شخص مطرح است عید ما نیست البته مسرور هستیم، جامه نو در برمی‌کنیم؛ اما عید رسمی ما نیست زیرا روزی رسما عید است که عده‌ای مأمور بشوند این ستون دین را نگه بدارند و آن روز عید است روزی که نماز رسمیت پیدا کرد که جمعی با هم هماهنگ بشوند و این ستون را اقامه کنند به نام نماز عید فطر، نماز عید قربان این برای هیچ شخصی نیست وسرش آن است که دین با شخص کار ندارد با مکتب کار دارد این اصل اول. مطلب دوم آن است که چرا این دو روز را مثل روز غدیر، مثل روز جمعه به عنوان عید اعلام کردند؟ هر وقت انسان مسئولیتی داشت و از عهده آن مسئولیت به در آمد و کامیاب شد عود به مبدأ پیدا کرد رجوع به اصل خویشتنِ خویش کرد آن می‌شود عید چون عود کرده به اصل، رجوع کرده به اصل، عود است این می‌شود عید.
ما در سال دو بار آن رجوع اصلی را داریم یکی ماه مبارک رمضان است به ما گفتند روزها روزه بگیرید شب ها به آن عبادات بپردازید اگر یک ماه به وظیفه انسانی‌مان آشنا شدیم و عمل کردیم و به آن اصل بازگشتیم مسرورانه روز عید فطر جشن می‌گیریم با هم آن نماز عید را می‌خوانیم عید ماست. در دهم ذیحجّه بعد از اینکه حاجیان، معتمران، زائران حرم نبوی و سرزمین وحی آن وظایفشان را انجام دادند روز نهم در عرفات وقوف داشتند شب دهم روی آن شن های مشعر تا صبح «یا الله» گفتند، روز دهم آمدند و رمی جمرات کردند شیطان و نماد شیطانی را رجم کردند و قربانی کردند می‌شود عید که از حلق کردند و از اعمال فراغت پیدا کردند به وظیفه‌شان عمل کردند به آن اصل برگشتند می‌شود عید.
پاسخ آیت‌الله محمدی ری‌شهری به فلسفه قربانی کردن در روز عید قربان آیت‌الله محمدی ری‌شهری در گفت‌وگویی به تشریح فبسفه اعتقادی قربانی کردن پرداخته که بخشی از آن را می خوانید: پرسش: فلسفه قربانی کردن در روز عید قربان و مفهوم این حرکت نمادین چیست؟
پاسخ: راز و رمزهای فلسفه قربانی که یکی از مناسک حج است، پیام‌ها و نکات قابل توجهی برای زائران خانه خدا و امت اسلام دارد. قربانی هم فلسفه عبادی و عرفانی دارد و هم فلسفه سیاسی و اقتصادی بر آن قابل ترسیم است. نخستین حکمت روشن قربانی که در قرآن به آن اشاره شد، بالاترین مراتب تقوی است. در آیه 37 از سوره حج می‌خوانیم که :«لن ینال الله لحومها ولا دماءها ولکن یناله التقوی». یعنی خون و گوشت قربانی که جزء مناسک منی است به خدا نمی‌رسد، بلکه روح عمل است که تقرب‌آور است و تقوای این کار به خدا می‌رسد. عمل قربانی کردن در واقع یک حکم دارد یک حکمت. حکم آن، کشتن یک گوسفند و حکمت آن با تقوا بالا رفتن.
هر عملی که در آن تقرب باشد، قربانی است. این تقوا نه تنها به طرف خدا صاعد می‌شود بلکه به خدا می‌رسد و چون تقوی، وصف نفسانی روح انسان متقی است که جدای از جان انسان نیست، اگر تقوی به خدا برسد، انسان متقی نیز به خدا می‌رسد.
تقوی مراتبی دارد و قربانی می‌تواند اشاره به بالاترین مراتب تقوی باشد. یک مرتبه از تقوی اجتناب از گناهان است، مرحله بالاتر، اجتناب از مطلق کارهای ناپسند چه گناه و چه مکروه است؛ و بالاترین مرتبه‌اش نیز این است که در دل انسان جز محبت و عشق به خدا و ارزش‌های دینی چیز دیگری نباشد که «دل حرم خداست». نخستین حکمتی که قربانی در حج دارد این است که حضرت ابراهیم اسماعیل را برای قربانی آماده کرده؛ داستانش مفصل در قرآن آمده است: «پسر عزیزم من در خواب دیدم خداوند به من دستور داده تو را قربانی کنم، پسر هم تسلیم شد و گفت: هر چه خدا به تو دستور داده درباره من انجام بده و من صبر می‌کنم». پیرمردی که در اواخر عمر، خدا به او جوان برومندی مانند اسماعیل داده است اکنون می‌خواهد او را با دست خودش در منی قربانی کند. حتی تا آخرین مراحل دستور را انجام داد و به تکلیف خود عمل کرد. کارد به حلق اسماعیل گذاشت و فشرد، ولی کارد نبرید. این اشاره به بالاترین درجات تقوی است؛ یعنی عاشق خدا هیچ نوع وابستگی و دلبستگی ندارد. تا انسان از همه وابستگی‌ها و دلبستگی‌ها نگذرد به کمال مطلق و محبوب مطلق نمی‌رسد. به سخن دیگر وقتی انسان از همه محبوب‌ها گذشت و دل را از محبت غیرخدا خالی کرد، آن وقت است که به محبوب مطلق که خداست می‌رسد «قلب المومن عرش الرحمن» دل مؤمن عرش خداست و در این‌جاست که انسان به عید مطلق می‌رسد. قربانی روز عید می‌تواند اشاره‌ای باشد به بالاترین مراتب تقوی که در اثر حج و نورانیت حج به آن دست یافته و آن عید لقاءالله است که برای دیدار صاحبخانه آمده است. این‌جا نیامده که فقط خانه را ببیند، آمده صاحبخانه را ببیند. کسانی می‌توانند در واقع به زیارت صاحبخانه نایل شوند که قلب و دلی سالم داشته باشند. قلب سالم را هم امام تفسیر می‌کند: قلبی که جز خدا در آن نباشد. منی در واقع قربانگاه عاشقان خداست. دلبستگی به هر چیزی غیرخدا، با توحید مطلق منافات دارد و یک نوع شرک است و حتی انسان اگر دلش با غیرخدا باشد یک شرک پنهان در دل اوست. موحدین کامل که دنباله رو ابراهیم خلیل الرحمن هستند، کسانی هستند که دل را از غیرخدا خالی کردند و مراسم نورانی حج این استعداد و ظرفیت را دارد که انسان به آن موقعیت برسد.

پاسخ های حجت الاسلام و المسلمین محمد حسین فلاح زاده به فقه قربانی کردن با حجت الاسلام و المسلمین محمد حسین فلاح زاده، عضو دفتر استفتائات مقام معظم رهبری در قم، درباره مسائل فقهی مربوط به عید قربان گفت و گو کرده ایم. پرسش: قصد حضرت ابراهیم برای ذبح حضرت اسماعیل در اسلام نمادین و بیانگر حقیقت دیگری بود. شما این حقیقت نمادین را چگونه تفسیر می کنید؟ پاسخ: این اعمال آثار و اسراری دارد که توجه به آن ها حائز اهمیت است. از جمله آثار ذبح حیوان در روز عید قربان که توجه به عمل حضرت ابراهیم است که حاضر شد در راه خدا فرزندش را ذبح کند. وقتی این عمل را در عید قربان انجام می دهیم ، این توجه و آمادگی را پیدا می کنیم تا بتوانیم در راه خدا آنچه که نیاز است جدا کرده و رگ تعلقمان به دنیا و امور دنیایی را ببریم. کشتن حیوان نمادی از کشتن حیوان نفس است. اگر در اسلام تاکید و اصرار بر ذبح حیوان است، علاوه بر اسرار دیگر، توجه به این امور نیز هست.
پرسش: موضوع مهم در عید قربان، ذبح حیوان به عنوان قربانی و مصرف گوشت آن است. کسانی که در این روز خصوصا گوسفند ذبح می کنند، در برابر گوشت آن چه تکلیفی دارند؟ پاسخ: عید قربان یکی از اعیاد بزرگ مسلمانان است که بخشی از اعمال حج در این روز به جای آورده می شود. یکی از اعمال روز عید قربان، ذبح قربانی به قصد قربت و با نام یکی از اعمال حج در راه خداست. شتر، گاو یا گوسفند از حیوان هایی هستند که در این روز ذبح می شوند. نسبت به گاو و گوسفند از واژه ذبح و نسبت به شتراز واژه «نحر»(گلو بریدن) تعبیر می کنند. عمل ذبح مجموع این دو تعبیر است. در میان حیوانات، زکات فقط به این سه حیوان تعلق می گیرد. علاوه بر آن کفاره محرمات احرام بر این سه حیوان واقع می شود. حیوانی که برای قربانی ذبح می شود، شرایطی دارد. باید سالم بوده، لاغر نباشد، نقص و کاستی هم نداشته باشد. این یک عمل عبادی است یعنی شخص باید با نیت و به قصد قربت این کار را انجام دهد. مصرف قربانی بنابر آنچه که در روایات آمده و قرآن هم به آن اشاره دارد، 3 بخش است. بخشی را باید تقسیم کرد و هدیه داد، بخشی برای فقراست و قسمتی هم برای خوردن خودتان است که فقها به استحباب آن فتوا داده اند. امروزه برای حجاجی که در سرزمین منا اعمال را به جای می آورند، تقسیم گوشت قربانی توسط خودشان امکان ندارد اما در سال های اخیر تمهیدی اندیشیده شده است که گوشت قربانی حجاج به سایر کشورها فرستاده و به افراد داده می شود. در گذشته گوشت های قربانی سوزانده شده و از بین می رفت.به جز قربانی عید قربان به عنوان یکی از اعمال حج تمتع، برای سایر افراد در روز عید قربان چه آن هایی که حج را به جای آورده اند و چه آن هایی که به حج مشرف نشده اند، مستحب است که در روز عید قربان در سرزمین خود حیوانی را در راه خدا ذبح کرده و بخشی را برای خود، بخشی را برای فقر و بخشی را به هرکه می خواهند اهدا کنند.   اخلاق عید قربان در شرح روایتی از مرحوم آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی از بین اعیاد، یکی روز عید فطر است. ما در روایات داریم که آن هم زمان مؤثر بر روی اجابت دعا است. علی(علیه‏السلام) روز عید فطر در خطبه ‏ای این جملات را فرمودند: «أَلَا وَ إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ يَوْمٌ جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عِيداً وَ جَعَلَكُمْ لَهُ أَهْلًا فَاذْكُرُوا اللَّهَ يَذْكُرْكُمْ وَ كَبِّرُوهُ وَ عَظِّمُوهُ وَ سَبِّحُوهُ وَ مَجِّدُوهُ وَ ادْعُوهُ يَسْتَجِبْ لَكُمْ». حضرت راجع به روز عید فطر می فرماید درخواست کنید از خدا و دعا کنید و بدانید که این دعاها را خداوند به اجابت می ‏رساند و می‏ پذیرد. معلوم می‏شود این زمان خاص روی اجابت دعا اثر دارد. عید قربان هم که به آن «عید أضحی» می‏ گویند، همین‏طور است. آنجا هم از علی(علیه‏السلام) روایتی است که حضرت فرمود: «سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ يَخْطُبُ يَوْمَ النَّحْرِ»؛ یعنی شنیدم که پیغمبر اکرم(صلّی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) در روز عید قربان داشت خطبه می‏ خواند؛ «وَ هُوَ يَقُولُ هَذَا يَوْمُ الثَّجِّ وَ الْعَجِّ»؛ بعد خود پیغمبر «ثجّ» و «عجّ» را معنا می‏ کنند؛ به «عجّ» که می ‏رسند، می‏فرمایند: «وَ الْعَجُّ الدُّعَاءُ فَعِجُّوا إِلَى اللَّهِ»؛ یعنی «عجّ» همان دعا است؛ از خدا درخواست کنید. بعد پیغمبر این جملات را فرمود: «فَوَ الَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ لَا يَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ». قسم به آن موجودی که جان من در دست او است، کسی از اینجا نمی ‏رود مگر اینکه مورد مغفرت خداوند قرار می ‏گیرد. معلوم می‏ شود دعا در آن روز مؤثر بود. البته در روایت مربوط به عید فطر، علی(علیه‏السلام) در خطبه ‏شان به خود زمان تکیه می‏ کند و می‏ فرمایند: «أَلَا وَ إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ يَوْمٌ جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عِيداً»؛ و بعد هم می‏ فرمایند:«وَ ادْعُوهُ يَسْتَجِبْ لَكُمْ». پس معلوم می‏شود این زمان بر دعا مؤثر است. ولی در اینجا دارد خطبه را در آن روز پیغمبر خواند و بعد فرمود که این روز چنین‏وچنان است. این روایت با آن روایت در همین جهت عامل «زمان» مشترک است؛ یعنی خود این روزها بر روی دعا مؤثر است. البته در روایت عید قربان، یک موضع و مکان مشخص هم مطرح است. چون حضرت فرمود: «لَا يَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ»؛ امّا در روایت عید فطر موضع و مکان مطرح نیست؛ فقط زمان روز عید مطرح شده است. هر دو روایت مربوط به عید فطر و عید أضحی است که در این دو روز «نماز عید و خطبه» تشریع شده است. چه بسا مسأله این است که در آن روز و آن زمان، توجه به خدا بیشتر است و لذا دعا هم به اجابت نزدیک‏تر است. چون هر دو روایت بخشی از خطبه نماز عید بود؛ هم برای علی (علیه‏السلام)، هم برای پیغمبر اکرم(صلّی‏ الله ‏علیه ‏وآله ‏وسلّم)، هر دو خطبه است. لذا این نکته که در بحث دعا مطرح است که هسته مرکزی دعا از نظر پذیرش که عبارت از توجه داعی به خداوند است را تقویت می‏ کند. یعنی هرچه توجه بیشتر باشد، تأثیر دعا هم بیشتر می‏ شود. هر دو روایت مربوط به روز عید و خطبه و هنگام نماز عید است. یعنی در دو موقعیتی است که انسان‏ ها متوجه خدا هستند؛ چون وقت نماز عید است و اصلاً برای عبادت و نماز و توجه به خدا آنجا جمع شده ‏اند. لذا آنچه که در دعا مطرح است و نسبت به اجابت، هسته مرکزی دعا است که همان توجه إلی ‏الله ‏تعالی است، در هر دو موقعیت فراهم بوده است. در روایتی که برای پیغمبر است، حضرت می‏ فرماید: «لَا يَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ»؛ کسی از اینجا نمی‏ رود و متفرّق نمی ‏شود مگر آنکه آمرزیده شده است.»   عید ابراهیمی از نگاه حجت الاسلام عبدالحسین معزی حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین معزی در یادداشتی به تشریح ابعاد عید ابراهیمی پرداخته است. بندگی و عبودیت خدا و تسلیم حضرت حق بودن در این عید تجسم یافته و بزرگ داشته شده است، به گونه ای که همه انسان ها از ابراهیم پیامبر که اسوه و نمونه بود، الگو بگیرند. چرا که عید قربان عید ابراهیم و پیروزی او بر شیطان و تبلور و تجسم عبودیت و بندگی بزرگترین انسان تاریخ در برابر پروردگار متعال است. ابراهیم پیامبر در مسیر زندگی خود، بارها در برابر امتحانات سخت الهی قرار گرفت ولی به دلیل ایمان خود همواره سربلند از این امتحانات بیرون آمد. در زمان پیری، فرشتگان او را به فرزندی صالح و بردبار بشارت دادند ولی به امر پروردگار برای آزمونی دیگر مجبور شد خانواده خود را در سرزمین مکه که در آن زمان سرزمینی بی آب و علف بود اسکان دهد. پس از بازگشتی دوباره به همراه فرزندش اسماعیل کعبه را بنا کرده و طواف و سعی کرد و در رویای صادق خود دید که باید اسماعیلش را در راه خدا قربانی کند و اسماعیل نیز پدر را تشویق به انجام مأموریت الهی نمود و اعلام کرد که به فضل الهی در این عمل من را نیز صبور خواهی یافت و هر دو تسلیم محض امر خدا شدند. هنگامی که هردو از این آزمایش.   تبین مفهوم قربانی از نگاه حجت الاسلام مرتضی اشراقی حجت الاسلام مرتضی اشراقی در یادداشتی به تبیین مفهوم قربانی پرداخته است که بخش هایی از آن را می خوانید.
بزرگ و عجیب پیروز بیرون می آیند، خداوند اعلام می دارد که ای ابراهیم چه راستین به این رویا عمل نمودی و برای تو ذبح عظیمی را فرستادم تا بجای اسماعیل قربانی کنی. و این چنین خدا بندگان صالح خود را به جهانیان معرفی می کند.
ماموریت قربانی کردن اسماعیل توسط حضرت ابراهیم، از جنبه‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است اما آنچه بیش از هر چیزی در این جریان خودنمایی می‌کند و بدان ارزش بخشیده است وجه عبودیت و تبعیت محض است از اوامر الهی و به همین دلیل است که خداوند برای این روز حساب ویژه‌ای باز کرده و همگان را به درک پیام این روز تشویق کرده است با این حال به نظر می‌رسد که مخاطب اصلی پیام این روز سردمداران و بزرگان و متنفذان جامعه و به طور کلی هر شخصیت با نفوذ و مطرح در اجتماع باشد. این برداشت از این جهت به ذهن خطور می‌کند که مأمور اجرای این حکم نه یک فرد معمولی بلکه شخصیتی به نام ابراهیم خلیل(ع) است که در پرونده خود اقداماتی مانند محاجه با کافران و شکستن بت‌ها دارد و به طور کلی از سابقه مبارزاتی قوی برخوردار است و علاوه بر این، خداوند در مقطعی آتش را برایش گلستان کرد. حال چنین فردی با چنین سابقه ی روشن و درخشانی در آزمونی قرار می‌گیرد که به مراتب از آزمون‌های قبلی دشوارتر، سخت‌تر و پیچیده‌تر است. این دشواری بدین جهت است که انسان میان دو خواسته متضاد قرار می‌گیرد و برای رسیدن به یکی باید از دیگری بگذرد. یا باید از دلبستگی‌ها و علایق خویش که همان عشق پدریست دست بردارد تا بتواند امر خدا را امتثال نماید و یا باید خدا یعنی ولی نعمت خود را نادیده بگیرد و نافرمانی از اوامر الهی نماید و اینجاست که ارزش واقعی افراد روشن می‌شود. تقارن حرکت امام حسین(ع) از مکه به سمت کربلا با ایام عید سعید قربان، حاوی این نکته است که هر کسی می‌خواهد جزو اصحاب حسین(ع) باشد باید بتواند علایق خود را به مسلخ ببرد و قربانی رمز فداکاری و از خودگذشتگی و دادن جان در راه محبوب و حد نهایی تسلیم در برابر معبود است. بر این اساس بود که امام حسین «علیه السلام» هم وقتی می‌خواستند از مکه حرکت کنند تنها کسانی را شایسته همراهی خود دانستند و دعوت کردند که آماده بودند از همه چیز خود و از همه دلبستگی‌ها و علایق خود به خاطر خدا و در راه رضای او بگذرند. /6262


تله سینما

خبرآنلاین

عناوین تصادفی