آخرین اخبار

پورتراب؛شاگردی که بزرگان موسیقی ایران شاگردش بودند سر کلاس تا اخرین نفس‌

18:00:10 1395/04/02


به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، استاد مصطفی کمال پورتراب در حالی دار فانی را وداع گفت که تعداد زیادی از بزرگان موسیقی ایران نظیر لوریس چکناوریان، علی رهبری، داریوش دولتشاهی، حسین علیزاده که همه از چهره‌های معروف و مطرح موسیقی دنیا هستند، از شاگردان او بودند.   ممارست و تدریس تا سالهای آخر استاد مصطفی كمال پورتراب متولد سال ۱۳۰۳ خورشیدی در تهران است. او با وجود چند عمل جراحی و گذراندن مشكلات فراوان ، ساعتها سر كلاس‌های درس می ایستاد و آموزش می‌داد. تا پاسی از شب می نشست و می نوشت.ساعتهای زیادی را هم به نوازندگی می پرداخت. به طور حتم بسیاری از هنردوستان و هنرمندان نسل دیروز و امروز با نام و آثار او آشنا هستند.او یكی از چند پل باقی مانده بین نسل قدیم موسیقی ایران و نسل جدید بود.پورتراب یادگار دوران علی نقی خان وزیری، استاد ابوالحسن خان صبا و استاد روح ا... خالقی است. استاد، فراگیری این هنر را به طور جدی از سن ۱۵ سالگی در سال ۱۳۱۸ در هنرستان عالی شروع كرد و در سال ۱۳۲۴ به پایان رساند. در این دوره، ریاست هنرستان به عهده غلامحسین مین‌باشیان و مصادف با آمدن دوازده نفر از بهترین استادان این هنر از چكسلواكی و بلژیك به هنرستان بود.در واقع می توان گفت آن دوره، درخشان ترین دوره هنرستان عالی بود. او علاوه بر فراگیری موسیقی كلاسیك، در همین دوران با موسیقی ایران نیز آشنا شد و آن را فرا گرفت و البته از نواهای روز اجتماع خود هم چندان بی اطلاع نبود و فعالیتهایی در این زمینه نیز داشت. اولین تصویر چاپ شده از استاد كمال پورتراب مربوط به پشت جلد اول «مجموعه ترانه ها و تصنیفهای پرویز خطیبی» در سال ۱۳۲۶ است. او با وجود سن كم در این دوره و مشغولیت‌های فراگیری و آموزش، مسئولیت خانه، تربیت خواهر و برادر كوچكش را نیز برعهده داشت.پورتراب توانست از آنها هنرمندان قابلی تربیت نماید كه هم اكنون در خارج از كشور مشغول تدریس و فعالیت هستند. در سال ۱۳۳۰ كه دوره عالی آهنگسازی در هنرستان عالی افتتاح شد، پورتراب نزد استادان برجسته ای همچون گیتی امیرخسروی، امانوئل ملیك اصلانیان و فریدون فرزانه، پیانو، سلفژ و هارمونی، فرم و دشیفراژ را فرا گرفت. از دیگر استادان او می توان به حسین ناصحی، دكتر فؤاد روحانی، دكتر مهدی بركشلی و پروفسور هایموتویبر اتریشی اشاره كرد. او از معدود هنرمندان ایرانی بود كه توانست از كلاسهای استاد نادیا بولانژه بهره مند شود.پورتراب در سال ۱۳۴۲ خورشیدی توانست بورس تحصیلی فرانسه را بگیرد و برای ادامه تحصیل در رشته موزیكولوژی به پاریس برود. او در طی سال‌های فعالیت هنری‌اش، سمتها و مسئولیتهای فراوانی داشته است. در اواخر دهه ۱۳۳۰ مشغول به تدریس در هنرستان موسیقی شد و در سال ۱۳۴۰ به سمت سرپرستی دو اركستر اداره كل هنرهای زیبا درآمد. وی حدود دو سال جانشین و دستیار پروفسور داوید بود. در سال ۱۳۵۶ هیأت بررسی و ارزشیابی هنری مدرسین هنرستان عالی به وی سمت استادی اعطا نمود. او از همان سالها در هنرستانهای عالی و ملی، دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دانشگاه هنر، دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاههای علمی كاربردی، شاگردان زیادی را پرورش داده است. همچنین عضویت شوراهای متعدد تخصصی موسیقی در وزارت فرهنگ و هنر سابق، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، فرهنگستان زبان، انستیتو تحقیقات موسیقی شناسی ایران، انجمن ژونس موزیكال و چندین انجمن و مؤسسه بین المللی دیگر و همچنین ریاست هنرستانهای موسیقی را عهده دار بوده است. از وی چندین اثر تصنیف شده با عنوانهای «آواز بی گفتار» سرودهای وحدت و انقلاب، قطعات سوئیت هفت پیكر نظامی برای اركستر سمفونیك، چند قطعه ایرانی برای اركستر زهی، چند قطعه برای گروه كر آكاپلا، برگرفته از چند رباعی خیام و چندین اثر دیگر كه عدم انتشار آنها نسل امروز را از شنیدن آنها محروم داشته است. دانش و قلم پورتراب كمك بزرگی به هنر و علم در این زمینه هنری بوده است و فعالیت او در این ۷۰ سال، باعث خلق آثار مكتوبی از قبیل: مقاله ربع پرده در موسیقی ایران، نگره كامل موسیقی با همكاری پروفسور هانری شلان در پاریس، سلفژ پوتسولی، تئوری موسیقی و ترجمه هارمونی كلاسیك، كنترپوان به زبان ساده، چگونه یك بار تیتور موسیقی را بخوانیم، درك و دریافت و تجزیه و تحلیل موسیقی برای نوجوانان، تألیف مقدمه ای بر كتاب چند جلدی «زندگی بتهوون» ترجمه استاد مجلسی، صدها مقاله و رساله دیگر و آثاری كه در دست چاپ و نشر است.   چهره ماندگار موسیقی ایران درباره خودش چه می گوید؟ مصطفی کمال پورتراب پس از بیش از هفت دهه آموزش موسیقی به عنوان چهره ماندگار انتخاب شد. او تقدیر از سوی دانشجویانش را به تقدیرهای بزرگ ترجیح می داد می گفت: «تقدیرها گذرا هستند در حالی که من شاگردی دارم که طی سال ها من را رها نکرده و به من می گوید این قدر از شما یاد گرفته‌ام که با کارهایی که برایتان انجام می دهم قابل قیاس نیست.» پورتراب درباره انتخابش به عنوان چهره ماندگار در سال 87 گفته بود:«حسن ریاحی، حدود یک ماه پیش به من خبر داد که شما به عنوان چهره ماندگار انتخاب شدید ولی متأسفانه شما را دیر انتخاب کردند و حق این بود که شما را قبل از ما انتخاب می‌کردند. به هر حال، بررسی‌ها و نظرات فرق می‌کنند، موقعیت‌های زمانی هم همین طور. به هر صورت می‌گویند ماه پشت ابر نمی‌ماند. البته من خودم را با ماه مقایسه نمی‌کنم اما کسانی که خدمت می‌کنند، شناخته می‌شوند. من هم از آن دسته اشخاصی نبوده‌ام که منتظر تقدیر باشم. همیشه تقدیر به سمت من آمده؛ همان طور که تقدیر زمانه هم سراغ اشخاص می‌آید. می‌بینید که در روز معینی، اتفاق معینی می‌افتد یا عمر انسان به پایان می‌رسد. همیشه اعتقاد داشتم که اگر کسی، کار خیر بکند، نتیجه‌اش را حتماً می‌بیند. من بیشتر از سوی شاگردانم، مورد توجه هستم. دانشجویی دارم که همیشه شاگرد اول بوده و دو سال است که در دانشگاه هنر، دانشجوی من است. از وقتی با من آشنا شد، دیگر مرا رها نکرد. حتی هر چند روز یک بار، برایم غذا می‌آورد. این‌ها برای من ارزشمندتر است. چون این تقدیرها، گذراست. به من می گوید این قدر از شما یاد گرفته‌ام که این کارهایم با آن‌ها قابل مقایسه نیستند.»

پورتراب تا پیش از مرگ دست از تدریس موسیقی بر نداشت و همچنان اطلاعاتش را بی دریغ به شاگردانش منتقل می کرد. از سال ۱۳۲۴ تا سال 1395 تدریس موسیقی می کرد و از این اتفاق خوشحال بود. او در در مراسم تقدیرش گفته بود: «من همیشه سعی کردم در حوزه فعالیتی خودم چون موسیقی مقامی والا به دست بیاورم. البته برای آنکه بیاموزم باید بخوانم. من همیشه سعی کرده‌ام آنچه در مغز دارم پیش از آنکه جسمم را به خاک بسپارم منتقل کنم.» خواهر و برادران او خارج از ایران زندگی می کنند اما او همیشه عاشق ایران بود و می گفت: « من تنها عضو خانواده ام هستم که آن قدر عاشق ایرانم که نمی توانم از اینجا دل بکنم و بروم. بچه های این مملکت همه در ذهنم شاگردم هستند و دوست دارم خوب تربیت شوند و راهشان را درست انتخاب کنند.»   حرفهای استاد درباره شاگردانش بسیاری از نوازندگان بزرگ شاگرد پورتراب بوده اند. او درباره شاگردانش گفته بود:«هشتاد درصد نوازندگان ارکستر سمفونیک تالار رودکی، از شاگردان من هستند . تعداد زیادی از بزرگان نظیر لوریس چکناوریان، علی رهبری، داریوش دولتشاهی، حسین علیزاده موسیقیدان بزرگ ایرانی که همه این دوستان از چهره‌های معروف و مطرح موسیقی دنیا هستند، از شاگردان من بوده‌اند. اکثر موسیقیدان‌های باارزش مملکت در هنرستان یا دانشگاه از کلاس‌های من استفاده کرده‌اند. آقای گنجه‌ای هم همین طور و خیلی‌های دیگر.» این تئوریسین و پژوهشگر همواره نسبت به کسانی که بدون دانش موسیقیایی وارد این حوزه شده بودند انتقاد داشت و می گفت: «همه خیال می کنند موسیقی آسان است. امروز جوری شده که یک نفر، چهار ماه تمرین موسیقی می‌کند و بعد، کنسرت می‌گذارد. موسیقی، کاملاً علم است. چگونه برای کسب علم، دوره‌های ابتدایی، راهنمایی و متوسطه را پشت سر می‌گذارید و بعد وارد دانشگاه می‌شوید؟ این همه زحمت می‌کشند و تازه، خیلی‌ها به جایی نمی‌رسند. بعد، برخی فکر می‌کنند اگر به یک کلاس موسیقی بروند و چهار ماه تمرین سه تار داشه باشند، می‌توانند کنسرت بدهند. این مساله، باعث شده که به موسیقی با ارزش و موسیقی علمی لطمه بخورد؛ موسیقی‌ای که به اصطلاح باعث تعالی روح بشر شود. خیلی‌ها از این نوع موسیقی‌های لس آنجلسی تقلید می‌کنند و بعد عده‌ای هم هستند که اجازه کار پیدا نمی‌کنند و زیرزمینی فعالیت می‌کنند و امروز، به دسته‌ای هم تبدیل شده‌اند. موسیقی، کار هر کسی نیست. برای کار در عرصه موسیقی، باید روح پاک داشته باشی. افتخار می‌کنم که با دقت درس خواندم و موسیقی را به شیوه درست و اصولی کار کردم.»

پورتراب در آینه شاگردان آهنگسازان بسیاری خصوصیات اخلاقی و هنر او را تحسین کرده اند. داود گنجه‌ای درباره مصطفی کمال پورتراب گفت: «مهمترین ویژگی استاد پورتراب کمک بی‌چشم‌داشت به تمامی ‌اهالی موسیقی از خردو کلان است. 50 سال قبل به اتفاق علی رهبری، رهبر پیشین ارکستر سمفونیک تهران، نزد استاد پورتراب رفتیم و از وی مشورت خواستیم که آقای پورتراب با علاقه تمام ویژگی‌های موسیقی و رشته‌های آن را برای هر دوی ما بازگو کرد.» سید محمد میرزمانی که شاگرد پورتراب بود درباره این آهنگساز گفته بود: «استاد پورتراب استاد هارمونی تخصصی من در دوره هنرستان بود و وقتی علاقه  و پیشرفت من در کار موسیقی را مشاهده کرد به من اجازه داد که در کلاس های عالی تر ایشان از جمله درس کنترپوآن هم جضور پیدا کنم. استاد پورتراب برای نخستین بار هارمونی پراتیک را در هنرستان ایجاد کردند و سعی کردند مطالب و تمریناتی را برای افراد در نظر بگیرند که بتوانند درک درستی از آن داشته باشند.» میرزمانی همچنین از ویژگی‌های مهم استاد پورتراب را عطش به دانستن ذکر کرده بود و می گفت: «وقتی آقای پورتراب در هر جلسه ای که می‌خواهند سخن بگویند ، اعلام می‌کنند که اگر اشتباهی دارند دوستان تذکر بدهند تا خودش را تصحیح کند ، این امر از طلبگی وی در کار موسیقی و آموختن خبر می‌دهد.» محمد سریر هم با اشاره به کارهای موسیقایی استاد پورتراب گفته بود:« ایشان علاوه بر توانایی‌های تکنیکی از قدرت خلاقه مناسب و خوبی برای ساخت ملودی های خوب و ماندگار بهره می‌برند. آقای پورتراب علاوه بر کسوت معلمی ‌با فعالیت عملی موسیقی نیز بیگانه نیست. از ویژگی ‌های کاری استاد پورتراب که می‌تواند سرمشقی برای نسل جوان اهل موسیقی امروز باشد، انضباط کاری است که متاسفانه به حلقه مفقوده ای در میان نسل امروز بدل شده است.» شاهین فرهت آهنگساز و مدرس صاحب نام موسیقی هم پورتراب را استاد خطاب کرده و توضیح داده بود: «به نظر من به سختی می توان نام مقدس استاد را روی کسی گذاشت اما قاطعانه می‌گویم که کمال پورتراب یک استاد به معنا و مفهوم واقعی کلمه است زیرا غیر ممکن است در محفل هنری حضور داشته باشیم و در کنار این هنرمند ارزنده موسیقی چیزی نیاموزیم. او همواره در بحث آموزش ممارست می‌کند و به همین سبب قادر است کلمات حکیمانه و قصاری را به زبان بیاورد که گفتن آن در توانایی هر فردی نیست. من اعتقاد دارم مصطفی کمال پورتراب به درستی یک تئوریسین بزرگ موسیقی است. من یک جمله مهم او را هرگز از یاد نخواهم برد که می گفت کم سوادی بدتر از بی‌سوادی است.» فرهت، رک بودن را یکی از صفات اخلاقی ویژه پورتراب معرفی کرده و گفته بود: «رک بودن پورتراب در هنر از نظر من شایسته است. سختگیری او برای آموزش هنر بسیار مهم است و این امر سبب می‌شود هنرمند جدیت بیشتری بیابد.» کامبیز روشن روان هم که یکی از شاگردان پورتراب بوده درباره او گفته بود: «زمانی که در هنرستان موسیقی مشغول تحصیل بودم کمال پورتراب استاد ما بود و من در این مدت مطالب بسیاری از وی آموختم. پورتراب به باور من استاد چهار نسل موسیقی ایران است که من افتخار داشتم از اولین نسل شاگردان او باشم. البته کتاب "تئوری موسیقی" وی کتاب بی‌نظیری است که هر فردی بخواهد موسیقی را عمیق و ریشه ای بیاموزد این کتاب بهترین مرجع برای اوست. او مسلح به آخرین دانش تئوری موسیقی است و هر روز مطلب تازه‌ای می‌آموزد. ما معلمی چون پورتراب کمتر داریم. او در تخصص خود بی‌نظیر است و به راستی همیشه در حال فراگیری و یاد دادن آموخته‌های خود است. این یکی از ویژگی‌های بارز پورتراب است که من به عنوان یک معلم از او سراغ دارم.» روشن‌روان انسانیت را بزرگترین خصلت یک هنرمند توصیف کرده و خاطرنشان کرده بود: «هنرمند پیش از هنر به اخلاق نیاز دارد. یادم می آید اولین درسی که زنده یاد حسین تهرانی به من داد همین موضوع بود که تاکید فراوانی بر انجام آن داشت. وی از ما می خواست تا سازها را زمین بگذاریم و پیش از نوازندگی انسان باشیم و من هرچه زمان گذشت فهمیدم که اخلاق در هنر مهم ترین مساله ای است که باید به آن توجه کرد. با این دیدگاه می توانم بگویم استاد کمال پورتراب یک معلم اخلاق برای همه ما هنرمندان است که خوش قولی، جدیت، بزرگواری، رفتار اخلاق مدارانه و آموزش صادقانه به علاقه مندان موسیقی از مهم ترین خصایص اخلاقی او هستند.»

***

این معلم موسیقی صبح امروز قلبش ایستاد و از تدریس بازماند،اما همانجور که خودش قول داد بود هر چه در ذهن داشت تا آخرین لحظه به شاگردانش منتقل کرد. 58247    



تله سینما

خبرآنلاین

عناوین تصادفی